تحقیق و مقاله ی حسابداری
فرق مالیات بر مصرف با مالیات بر ارزش افزوده؟
فرق مالیات بر مصرف با مالیات بر ارزش افزوده؟.
?طبق اصل 51 قانون اساسی، "هیچ نوع مالیات وضع نمیشود مگر به موجب قانون." یک معنای این اصل این است که هر نوع وجوه دریافتی دولت از اشخاص البته، اگر در ازای ارائه یک کالا یا خدمت معین نباشد یک نوع مالیات است. البته، این وجوه در عمل، نامهای دیگری مانند عوارض یا سود گمرکی یافته است، اما در اصل، چنین وجوهی مالیاتی است که در یک تحلیل اقتصادی، تحت دو عنوان کلی، یعنی مالیات بر مصرف ومالیات بر درآمد از جامعه ستانده میشود.
مالیات بر مصرف چیست؟ دولت با هدفهایی مانند کاهش تقاضا برای مصرف کالا یا خدمت مورد نظر یا تامین بخشی از هزینههای خود، وجهی را اضافه بر قیمت کالا یا خدمتی که مصرف کننده به تولیدکننده یا فروشنده کالا میپردازد از او میستاند. برای مثال، 20درصد مالیات بر مصرف سیگار یعنی این که به ازای هر 100 ریال پولی که مصرف کننده برای خرید سیگار به فروشنده میپردازد، 20 ریال نیز باید به دولت بدهد.شرط تحقق این گونه وجوه آن است که مصرف کنندگان، کالا یا خدمت مورد نظر را پس از شمول مالیات بر مصرف، کماکان مصرف کنند. در یک حالت فرضی، اگر مردم در واکنش به مالیات وضع شده ،دیگر سیگار نخرند در دریافتیهای بودجهای سال مورد نظر، هیچ وجهی بابت مالیات بر مصرف سیگار وصول نشده است.
?ارزش افزوده به چه معني است؟
♦️ هر كالايي كه در بازار فروخته ميشود، در فرايند توليد خود، توسط چندين توليدكننده به تدريج ساخته شده است. به عنوان مثال يك نان ابتدا گندم بوده سپس تبديل به آرد شده سپس خمير شده و نهايتاً در تنور پخته و نان شده است. قيمت گندم موجود در هر عدد نان تا قيمت نان فروش رفته در نانوايي در اين مراحل به تدريج افزايش يافته است كه اين افزايش حاصل زحمت توليدكنندگان مختلف در مراحل مختلف توليد گندم تا فروش نان بوده است. به اين ارزش اضافي ايجاد شده از دانه گندم تا نان، «ارزش افزوده» گفته ميشود.
?فرایند انجام مالیات بر ارزش افزوده چگونه است؟
♦️مقرر ميدارد واردكنندگان و توزيعكنندگان عمده كالاها و خدمات مصرفي، ضمن شناسايي سلسله مراتب تهيه و توزيع كالاي خود، در فاكتور فروش كالا به مصرفكننده نهايي سه درصد ماليات محاسبه و از مشتري دريافت كنند.
♦️با اجراي اين قانون، قانون تجميع عوارض كه از اوايل دهه 80 در كشور اجرا ميشد ملغي شد.
?قانون تجمیع عوارض چیست؟
♦️قانون تجميع عوارض مقرر ميكرد هر توليدكننده ايراني، چه كسي كه ماده اوليه را توليد مي-كند چه كسي كه كالا يا خدمات نهايي را، 1.5 درصد بابت شهرداريها و 1.5 درصد بابت عوارض ساير نهادهاي دولتي به سازمان امور مالياتي بپردازد. قانون ماليات به ارزش افزوده، پرداخت 1.5 درصد شهرداريها را به حالت قبلي گذاشته و دريافت 1.5 درصد سهم دولت را به عهده فروشنده نهايي قرار داده است.
?آیا میتوان گفت که مالیات برارزش افزوده منجر به گرانی کالا میشود؟
♦️که جواب کاملا منفی است چرا که در طی این فرآیند تولید کننده از پرداخت 5/1در صد از عوارض مایاتی که قبلا می پرداخت معاف شده و برعهده فروشنده قرار میگیرد و فروشنده نیز از مصرف کننده نهایی که اگر افراد سود جو از این فرایند سوئ استفاده نکند هیچ کالای نه برای تولید کننده ،نه فروشنده و توزیع کننده ،نه مصرف کننده نهایی نباید نسبت به قبل گرانتر شود که این میتواند کمک بسیار خوبی به رونق اقتصاد و اشتغال کشور باشد که برای درک بیشتر این موضوع به ذکر مثالی از زمان اجراي قانون تجميع عوارض میپردازیم،که توليدكنندگان ايراني ناچار بودند بطور سلسله وار براي يك كالا مكرراً ماليات بپردازند يعني مثلاً براي يك خودرو هم توليد كنند مواد اوليه هم قطعهساز و هم كارخانه توليدكننده به طور جداگانه و هر كدام سه درصد ماليات تجميع عوارض ميپرداختند اما در عين حال بنگاههاي فروش خودرو، دلالان خودرو و شركتهاي واردكننده خودرو، از پرداخت اين ماليات معاف بودند. با اجراي ماليات بر ارزش افزوده، سلسله مراتب توليد از پرداخت ماليات بر تجميع عوارض معاف ميشوند و در عوض اين توزيعكننده نهايي است كه بايد ماليات را محاسبه و از خريدار نهايي دريافت كند و این باعث دمیدن شوق تولید برای تولیدکنندگان اقتصاد کشور شد.
?
وضع مالیات بر ارزش افزوده به ضرر چه کسانی شد؟
1.دلالان و واسطه گران ،چراکه با قرار گرفتن در بین تولید کنندگان ومصرف کنندگان بدون اینکه زحمتی در تولید کالا یا خدمات داشته باشند یا اینکه تعهدی نسبت به ومصرف کنندگان بیشترین سود را آزن خود میکردند که حال در طی این فرایند شناسایی شده و مسیر توزیع و مصرف کالا شفاف میشود.
2.قاچاقچیان،که از راههای غیر رسمی و غیر قانونی دست به واردات کالاهای بی کیفیت زده که هم تولید داخل را مختل میکرد هم هیچگونه گارانتی یا وارانتی نسبت به کالای به فروش رفته به مصرف کننده نهایی
ارائه نمیکردند که با اجرای این قانون مالیات بر ارزش افزوده منافع این سودجویان با خطر مواجه شد.
??نتیجه گیری که میتوان از این یادداشت به دست آورد اینست که در مالیات بر مصرف هدف نهایی دولت کاهش تقاضایی مصرف بر کالا یا خدمات است به مانند مالیات بر مصرف سیگار ،مالیات بر مصرف گازوئیل،که عدم مصرف کالاهای اینچنینی به سلامت و محیط زیست جامعه کمک خواهد کرد .
حال اینکه مالیات بر ارزش افزوده علاوه بر شناسایی و سازماندهی توزیع کنندگان و فروشندگان رسمی در یک ساختار بروکراتیک ، به کاهش هزینه های تولید نیز کمک کرده ، باعث صادرات بیشتر کالاها در اثر افزایش کیفیت و مشوقهای مالیاتی می شود
چهارچوب، مفاهيم اساسي و حسابداري شرکتهاي تعاوني
تعریف شرکت تعاونی
به موجب قانون تجارت ، شرکت تعاونی تولید شرکتی است که بین عده ایی از ارباب حرف تشکیل میشود و شرکا مشاغل خود را برای تولید و فروش اشیا یا اجناس به کار میبرند و همین قانون در باره شرکت تعاونی مصرف اظهار می دارد : (( شرکت تعاونی مصرف شرکتی است که برای مقاصد زیر تشکیل میشود:))
1-فروش اجناس لازمه برای مصارف زندگی اعم از اینکه این اجناس مذکور را شرکا ایجاد کرده یا خریده باشند.
2-تقسیم نفع و ضرر بین شرکا به نسبت خرید هریک از آنها
اما ماده 2 قانون تشکیل شرکت های تعاونی مصرف 16/03/1350 اعلام داشته است ((شرکت تعاونی شرکتی است از اشخاص حقیقی و حقوقی که به منظور رفع نیازمندیهای مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتملاعی اعضا از طریق خودیاری و کمک متقابل و همکاری آنان موافق اصولی که در این قانون مطرح است تشکیل می شود))
جایگاه تعاون در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
وقوع انقلاب اسلامی باور عمومی را نسبت به تعاون تغییر داد. نیروهای انقلابی خود انقلاب را مظهری از تعاون یافتند از همکاری جمعی برای توزیع عادلانه کالا در اعتصابهای متمادی دوران انقلاب به شوق آمدند و آ را الهام بخش تلاشهای آینده قرار دادند.
امواج نور امیدی که بدین سان ساطع گشته بود در اندیشه دولتمردان، در قلم قانون گذاری و در سطور قانون اساسی جدید تبلور یافت و اینبار تعاون را نه تنها بعنوان وسیله ای برای رفع نیاز مشترک، که راهی برای توسعه اقتصادی، معیار برتری جهت ایجاد اشتغال و بخش عمده ای از بخشهای تشکیل دهنده نظام اقتصادی جمهوری نوبنیاد، به جامعه اسلامی عرضه داشت و جویندگان امیدهای نو را به وجد آورد.
راه یافتن تعاون به قانون اساسی، این شیوه پسندیده که سابقاً روشی اقتصادی تلقی می شد از اعتباری مذهبی نیز بهره مند ساخت و عزم راسخ جمهوری اسلامی ایران به تحقق عدالت اقتصادی با توسل به همه روشهای شناخته شده را آشکار نمود و بابی جدید را فراراه مشتاقان قسط گشود. درصدر جهات و دلایلی که تعاون را بعنوان بخش مسلط اقتصاد کشور مطرح می سازد باید باصول 43 و 44 قانون اساسی اشاره نمود.
اصل چهل و سوم براي تأمين استقلال اقتصادي جامعه و ريشهكن كردن فقر و محروميت و برآوردن نيازهاي انسان در جريان رشد، با حفظ آزادگي او، اقتصاد جمهوري اسلامي ايران براساس ضوابط زير استوار ميشود
1- تأمين نيازهاي اساسي: مسكن، خوارك، پوشاك، بهداشت، درمان، آموزش و پروش و امكانات لازم براي تشكيل خانواده براي همه.
2 -تأمين شرايط و امكانات كار براي همه به منظور رسيدن به اشتغال كامل و قرار دادن وسائل كار در اختيار همه كساني كه قادر به كارند ولي وسائل كار ندارند، در شكل تعاوني، از راه وام بدون بهره يا هر راه مشروع ديگر كه نه به تمركز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاي خاص منتهي شود و نه دولت را به صورت يك كارفرماي بزرگ مطلق درآورد. اين اقدام بايد به رعايت ضرورت هاي حاكم بر برنامه ريزي عمومي اقتصاد كشور در هر يك از مراحل رشد صورت گيرد
3- تنظيم برنامه اقتصادي كشور به صورتي كه شكل و محتوا و ساعات كار چنان باشد كه هر فرد علاوه بر تلاش شغلي، فرصت و توان كافي براي خودسازي معنوي، سياسي و اجتماعي و شركت فعال در رهبري كشور و افزايش مهارت و ابتكار داشته باشد.
4- رعايت آزادي انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به كاري معين و جلوگيري از بهرهكشي از كار ديگري.
5- منع اضرار به غير و انحصار و احتكار و ربا و ديگر معاملات باطل و حرام.
6- منع اسراف و تبذير در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمايهگذاري، توليد، توزيع و خدمات.
7- استفاده از علوم و فنون و تربيت افراد ماهر به نسبت احتياج براي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور.
8- جلوگيري از سلطه اقتصادي بيگانه بر اقتصاد كشور.
9- تأكيد بر افزايش توليدات كشاورزي، دامي و صنعتي كه نيازهاي عمومي را تأمين كند و كشور را به مرحله خود كفائي برساند و از وابستگي برهاند.
ارکان شرکت های تعاونی:
1-مجمع عمومی
2-هیات مدیره
3-بازرسان
مجمع عمومی براساس مفاد قانون بالاترین مجمع اتخاذ تصمیم و نظارت در امور شرکتهای تعاونی است.این مجمع از اجتماع اعضاتعاونی یا نمایندگان تام الاختیار آنها به طور عادی یا فوق العاده تشکیل می گردد.هرعضو بدون در نظرگرفتن میزان سهم فقط داری یک رای است.
هریک از دستگاهها و شرکتهای دولتی ، بانکها،شورای اسلامی کشوری وسازمانهای عمومی که در تعاونی شراکت یا سرمایه گذاری میکنند میتوانند نماینده ایی برای نظارت و بازرسی در تعاونی و شرکت در جلسات مجمع عمومی و هیات مدیره به عنوان ناظر داشته باشند.بنابراین اشکال مختلف این مجامع عمومی بدین شکل است:
1-مجمع عمومی موسس
2-مجمع عمومی عادی
3-مجمع عمومی فوق العاده
مجمع عمومی موسس:
عبارت است از عده ایی از افراد واجد شرایط عضویت در تعاونی که اقدام به تاسیس تعاونی مینمایند.وظایف مجمع بدین شرح است:
1-تهیه و پیشنهاد اساسنامه طبق قانون و مقررات
2-دعوت به عضویت افراد واجد شرایط
3-تشکیل اولین مجمع عمومی جهت تصویب و ثبت اساسنامه و تعیین هیئت مدیره
پس از تشکیل اولین مجمع عمومی و تعیین هیئت مدیره وظایف هیئت موسس خاتمه میابدو اعضایی که با مصوبه اولین جلسه رسمی مجمع عمومی عادی در مورد اساسنامه موافقت نداشته باشند میتوانند در همان جلسه تقاضای عضویت خویش را پس بگیرند
مجمع عمومی عادی:
این مجمع حداقل سالی یک بار پس از پایان سال مالی جهت انجام وظایف قانونی خود تشکیل میشود . وظایف و اختیارات این مجمع به شرح زیر است:
1-انتخاب هیئت مدیره و بازرس یا بازرسان برای دو سال
2-رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره ترازنامه صورت سودوزیان و سایر گزارش های مالی هیئت مدیره
3-تعیین خط مشی و برنامه تعاونی و تصویب بودجه جاری و سرمایه گذاری و اعتبارات و وام های درخواستی و سایر عملیات مالی به پیشنهاد هیئت مدیره
4-اتخاذ تصمیم نسبت به افزایش یا کاهش سرمایه
5-اخذ تصمیم نسبت به ذخائر و پرداخت سود و مازاد درآمد و تقسیم آن طبق اساسنامه
6-تصویب مقررات و دستورالعمل های داخلی تعاونی
7-سایر وظایفی که قوانین و مقررات برعهده مجمع عمومی قرار میدهند.
مجمع عمومی فوق العاده:
به منظور تغییر مواد در اساسنامه (درحدود این قانون) .تصمیم گیری نسبت به عزل یا قبول استعفای هیئت مدیره و انحلال یا ادغام شرکت تعاونی تشکیل میگردد.
مجمع عمومی فوق العاده بنا به تقاضای کتبی حداقل یک سوم اعضا تعاونی و یا اکثریت مطلق اعضا هیئت مدیره و یا بازرس یا بازرسان با حضور حداقل دوسوم اعضا کل مجمع تشکیل میشود . در تعاونی های دارای بیش از پانصد عضو در صورتیکه بار اول با دو سوم اعضا تشکیل نشود بار دوم با نصف بعلاوه یک رسمیت خواهد داشت.در صورتیکه هیئت مدیره ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به تشکیل مجمع عمومی فوق العاده اقدام ننماید ، وزارت تعاون نسبت به تشکیل مجمع اقدام مینماید.
مراحل تشکيل تعاونی
1)تعيين هيأت مؤسس توسط متقاضيان تشكيل تعاوني
2) ارائه مدارك زير توسط هيأت مؤسس به اداره تعاون جهت اخذ موافقت نامه تشكيل تعاوني :
كليات طرح پيشنهادي .
مدارك فردي و مشخصات متقاضيان تشكيل تعاوني .
مجوزهاي اخذ شده از مراجع ذيربط . ( در صورت موجود بودن )
گواهي تأئيد نام از اداره ثبت شركتها .
معرفي نماينده تام الاختيار هيأت مؤسس جهت پيگيري امور
3)ارائه آموزشهاي لازم توسط اداره تعاون به مؤسسين و صدور موافقت نامه تشكيل تعاوني
4) هيأت مؤسس پس از اخذ موافقت نامه تشكيل تعاوني بايد اقدامات زيررا انجام دهد:
دريافت مجوز فعاليت در موضوع طرح پيشنهادي از مراجع ذيربط .
تدوين اساسنامه پيشنهادي .
افتتاح حساب به نام تعاوني در شرف تأسيس در صندوق تعاون يا يكي از بانكها .
دعوت از افراد واجد شرايط عضويت ( انتشار آگهي پذيرش عضو )
بررسي شرايط داوطلبان و پذيرش واجدين شرايط عضويت .
دريافت گواهي وجه واريزي توسط داوطلبان عضويت بابت سهام خريداري شده .
صدور برگه اجازه ورود به جلسه اولين مجمع عمومي عادي .
ارزيابي آورده هاي غير نقدي داوطلبان عضويت .
انتشار آگهي دعوت اولين مجمع عمومي عادي .
ثبت نام نامزدهاي تصدي سمتهاي هيأت مديره و بازرسي .
ساير اقدامات مربوط به برگزاري اولين مجمع عمومي عادي تا انتخاب هيأت رئيسه .
5)تشكيل اولين مجمع عمومي عادي به منظور :
ارائه گزارش هيأت مؤسس در مورد آورده هاي غير نقدي و هزينه هاي انجام شده .
بررسي و تصويب اساسنامه شركت تعاوني .
انتخاب اعضاء اصلي و علي البدل هيأت مديره و بازرسان .
تعيين روزنامه كثيرالانتشار براي درج آگهي هاي تعاوني ( در صورت لزوم )
دادن مأموريت به اعضاي هيئت مديره جهت ثبت تعاوني
6)تشكيل اولين جلسه هيأت مديره به منظور تعيين سمتهاي داخلي ، انتخاب مديرعامل ، تعيين صاحبان امضاء هاي مجاز تعاوني و ...
7) تهيه فهرست اسامي و مشخصات فردي كليه اعضاء تعاوني به همراه قيد ميزان سهام هر كدام از اعضاء
8) حضور اعضاء هيأت مديره ، بازرسان و مديرعامل تعاوني در دوره هاي آموزشي آشنائي با قوانين و مقررات شركتهاي تعاوني
9) ارسال سه نسخه از مدارك تنظيمي توسط نماينده هيأت مديره به اداره تعاون
10) بررسي مدارك ارسالي توسط كارشناسان اداره تعاون و صدور تأئيديه ثبتي
11) صدور آگهي تأسيس شركت تعاوني توسط اداره ثبت شركتها
3)صدور پروانه تأسيس تعاوني توسط اداره تعاون
حسابداری شرکت های تعاونی:
فعالیت های مالی هر واحد اقتصادی که در سیستم حسابداری ثبت و گزارش میشود شامل سه بخش است
الف:فعالیتهای مربوط به تشکیل و سرمایه گذاری اولیه
ب:فعالیت های مالی طی دوره
ج:فعالیت های پایان دوره مالی
در مواد قانون بخش تعاون درباره نحوه تامین سرمایه شرکتهای تعاونی این گونه عنوان می گردد: شرکت های تعاونی شرکت هایی هستند که تمام یا حداقل 51% سرمایه بوسیله اعضا در اختیار شرکت های تعاونی قرار میگیرد و وزارتخانه ها ، سازمانها، شرکتهای دولتی وابسته به دولت، بانک ها ،شهرداریها، شوراهای اسلامی کشور،بنیاد مستضعفان و سایر نهادهای عمومی میتوانند جهت اجرای بند 2 اصل 43 از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر از قبیل مشارکت، مضاربه،مزارعه،مساقات ، اجاره، اجاره به شرط تملیک،بیع شرط،فروش اقساطی، صلح،اقدام به کمک در تامین یا افزایش سرمایه شرکت تعاونی نمایند بدون اینکه عضو باشند.
همچنین درباره نحوه تامین سرمایه در قانون آمده است:
هر تعاونی وقتی ثبت میشود که حداقل یک سوم سرمایه آن تادیه و در صورتی که به صورت نقدی جنسی تقویم و تسلیم شده باشد اعضا تعاونی مکلف اند مبلغ پرداخت نشده سهم خود را ظرف مدت مقرر در اساسنامه تادیه نمایند.
عضو یا اعضای تعاونی می توانند با رعایت این قانون سهم خود را به سایر اعضا و افراد واجد شرایط واگذار نمایند. مسئولیت مالی اعضا در شرکت های تعاونی محدود به میزان سهم آنان میباشد مگر آنکه در قرارداد ترتیب دیگری شرط شود.
بنابراین با توجه به مفاد قانون چون اعضاء شرکت تعاونی میتوانند حداقل یک سوم سرمایه را تادیه نمایند ثبت های مربوطه مانند شرکت سهامی است با این تفاوت که یک سوم به طور نقد یا غیر نقد تادیه و دوسوم آن در تعهد اعضا خواهد بود .
فعالیت هایی که یک شرکت تعاونی در طی سال مالی انجام میدهد با توجه به نوع تعاونی می تواند خدماتی ، تولیدی یا توزیعی باشد این فعالیت ها همانند فعالیت سایر شرکتها در دفاتر ثبت میشود اما فعالیهای پایان دوره مالی که بخش عمده آن ثبتهای مربوط به اصلاح حسابها ، بستن حسابها و گزارشگری مالی و نتیجه عملیات است تفاوت هایی با سایر شرکتها داراد.این تفاوت ها در نحوه تخصیص سود مشهود تر است در زیر به بعضی از این موارد اشاره میکنیم. سود خالص شرکتها و اتحادیه های تعاونی در هر سال مالی به ترتیب زیر تقسیم میشود:
1)از حداقل 5% به بالا با تصویب مجمع عمومی به عنوان ذخیره قانونی به این حساب منظور میشود
تبصره1- ذخیره قانونی تا زمانی که مبلغ کل ذخیره حاصل از درآمدهای مذکور به میزان یک چهارم سرمایه سه سال اخیر شرکت نرسیده باشد الزامی است
تبصره2-تعاونی ها میتوانند تا حد اکثر یک دوم ذخیره قانونی را جهت افزایش سرمایه خود در نظربگیرند.
2)حداکثر5%از سود خالص به عنوان حق تعاون و آموزش به صندوق تعاون واریز می گردد
3) درصدی از سود جهت پاداش به اعضا ، کارکنان،مدیران و بازرسان به پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب مجمع عمومی تخصیص داده می شود.
5)پس از کسر وجوه فوق باقیمانده سود خالص به ترتیبی که در اساسنامه و شرایط ضمن عقد پذیرفته میشود تقسیم میگردد.
نکته قابل تذکر در تقسیم سود شرکت های تعاونی این است که براساس نمونه اساسنامه ای که توسط بخش تحقیقات و آموزش وزارت تعاون برای تشکیل شرکتهای تعاونی توزیعی تهیه شده است مقرر گردیده است که بعد از تخصیص موارد فوق در صدی از سود به عنوان مازاد برگشتنی به تناسب معاملات اعضا با شرکتهای بین آنان تقسیم گردد و چنانچه این مورد در شرکتی مصداق داشته باشد باقیمانده سود پس از کسر مازاد برگشتنی بین اعضا به نسبت سهام آنان تقسیم می گردد.
قبل از ثبت و تشکیل شرکت ارزش هر سهم تعیین میشود و یک حساب جاری بانکی به نام شرکت تعاونی در شرف تاسیس افتتاح می گردد، داوطلبان عضویت درشرکت تعاونی بهای حداقل سهام تعیین شده را باید به حساب جاری مربوطه واریز و رسید بانکی مربوطه را به همراه تقاضای عضویت خود به هیات موسس تحویل نمایند. معولاً هیئت موسس قبل از تاسیس شرکت اقدام به نگهداری یک دفتر آماری (معین-فرعی) نموده و براساس اطلاعات رسید بانکی که ضمیمه تقاضای عضویت اشخاص متقاضی باشد ، دفتر آماری با ذکر جزئیات مربوط به نام و مشخصات اشخاص ، تعداد سهام خریداری و مبلغ واریز شده توسط هر شخص ثبت می نماید . معمولاً سهم اعضا در تامین سرمایه شرکت های تعاونی برابر است مگر مجمع عمومی تصویب نماید که اعضا سهم بیشتری تادیه نمایند که در این صورت حداقل و حداکثر سهم ها باید در حدودی باشد که وزارت تعاون متناسب با نوع و تعداد اعضا تعاونی ها تعیین می نماید و به عنوان مثال ممکن است اعضا غیر شامل در تعاونی الزام گردند سهام بیشتری را در مقایسه با سایر اعضا تادیه نمایند.
جهت نگهداری حساب سرمایه می توان برای هر سهامدار یک صفحه دفتر آماری را اختصاص داد تا جزئیات مربوط به هر سهامدار مشخصاً و به طور جداگانه آورده شود.
کلیه مخارج انجام شده تا تشکیل و ثبت شرکت را هزینه های تاسیس می نامند.
در برخی موارد که ثبت شرکت به طول می انجامد و تعداد اعضا زیاد باشد قبل از ثبت شرکت میتوان از دفاتر کل و روزنامه غیر رسمی (پلمپ نشده) جهت نگهداری حساب ها استفاده نمود و هنگامی که شرکت ثبت گردید و دفاتر قانونی تهیه شد حساب ها را به دفاتر رسمی انتقال داد.
عملیات حسابداری در دفتر غیر رسمی هیچ گونه تفاوتی با ثبت آنها در دفاتر رسمی ندارد ذیلاً به شرح برخی از این گونه موارد می پردازیم.
1-در مواردی که اشخاص داوطلب عضویت وجه سهام مورد تقاضای خود را به حساب بانک واریز می نمایند ثبت حسابداری زیر صورت میگیرد:
حساب بانک در شرف تاسیس***
حساب سرمایه ***
بابت تادیه وجه...سهام خریداری شده توسط...
بدیهی است که ثبت در دفاتر قانونی عیناً تکرار میشود با این تفاوت که حساب بانک در شرف تاسیس به حساب بانک شرکت تعاونی مربوطه تبدیل میشود.
2-از آنجا که اعضا میتوانند قسمتی از وجه سهام خود را نقداً و بقیه را تعهد نمایند ثبت آن به شکل زیر است:
حساب بانک در شرف تاسیس ***
تعهد اعضا ***
حساب سرمایه***
بابت تادیه وتعهد...سهام خریداری شده توسط...
3-هرگاه به موجب قانون سرمایه تادیه شده به صورت جنسی باشد حساب دارایی مربوطه زا به جای بانک بدهکار میکنیم البته قبلا دارایی های مذکور بایدتقویم و تسلیم شده باشد لذا خواهیم داشت:
حساب دارایی مربوطه***
حساب سرمایه***
بابت تقویم و تسلیم دارایی جهت تادیه وجه...سهام خریداری شده ...
4-به هنگام تحقق یا پرداخت هرگونه هزینه تاسیس توسط موسسین یا اشخاص ثالث این ثبت را میزنیم:
حساب هزینه های تاسیس ***
حسابهای پرداختنی موقت***
5-در صورتی که یکی از اعضا از تعاونی انصراف دهد:
حساب سرمایه***
بانک در شرف تاسیس ***
تعهد اعضا ***
بابت انصراف اعضا
با ثبت و تهیه دفاتر رسمی حساب های دفاتر موقت و غیر رسمی را میبندیم و حسابها را به دفاتر قانونی انتقال میدهیم.
باید توجه داشت استفاده از دفاتر غیر رسمی قبل از ثبت شرکت همواره ضروری و مرسوم نمیباشد و در اکثر موارد عملیات حسابداری فوق الذکر پس از ثبت شرکت در دفتر روزنامه پلمپ شده انجام میشود
افزایش سرمایه در شرکت های تعاونی:
در شرکت های تعاونی به علت محدودیت اعضا سرمایه نامحدود و متغیر است و با قبول اعضای جدید ، شرکت میتواند سهام جدید صادر نماید . افزایش سرمایه در این گونه شرکت ها به گونه زیر امکان پذیر است:
1-افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید
2-افزایش سرمایه از طریق افزایش ارزش اسمی سهام
3-افزایش سرمایه از محل سود تقسیم نشده سنوات قبل و حساب اندوخته
1:افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید:با ورود اعضای جدید ، سرمایه شرکت تغییر میکند . از این رو شرکت طبق اساسنامه خود و اجرای تشریفات قانونی و دعوت مجمع عمومی قوق العاده ، نسبت به افزایش سرمایه اقدام خواهد کرد و برای اعضای جدید ، سهام جدید مطابق سهام قبلی صادر خواهد نمود.
بانک***
سرمایه***
بابت افزایش سرمایه به طور نقدی
2: افزایش سرمایه از طریق افزایش ارزش اسمی سهام: در برخی از مواقع سهامداران شرکت به منظور افزایش سرمایه تصمیم میگیرند ارزش اسمی سهام را افزایش دهند و به این طریق با آورده نقدی منابع مالی شرکت را افزایش دهند. ثبت این قسمت مشابه ثبت قبلی خواهد بود.
3:صدور سهام جدید جهت افزایش سرمایه با تجدید ارزیابی شرکت:شرکت های موفق، پس از تشکیل،خود به خود مورد توجه قرار میگیرندبه طوری که سایر اشخاص نیز علاقه مند به خرید سهام آن ها میشوند . بدیهی است زمانی که اعضای جدیدی را بخواهند وارد شرکت شوند باید بابت خرید هرسهم ، مبلغی بیش از مبلغ قدیم پرداخت نماید و. این مبلغ همان سرقفلی است اما از آنجا که شرکت های تعاونی ، حساب سرقفلی ندارند افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی دارایی ها و بدهی ها صورت میگیرد.و در حسابی به نام تجدید ارزیابی ثبت میشود که این حساب متعلق له اعضای تعاونی و غیر قابل تقسیم میباشد.
بانک***
حساب تجدید ارزیابی***
حساب سرمایه ***
بابت فروش سهم به مبلغ بیش از ارزش اسمی
افزایش سرمایه از محل سود انباشته : ممکن است به هر دلیلی ، براساس تصمیم ارکان صلاحیت دار شرکتهای تعاونی مقرر گردد که مانده یا بخشی از حساب اندوخته قانونی یا احتیاطی باب ت افزایش سرمایه در نظر گرفته شود . گفتنی است که در شرکت های تعاونی حداکثر یک سوم اندوخته قانونی تحت شرایط قابل انتقال به حساب سرمایه باشد . اما در مورد اندوخته احتیاطی یا عمومی محدودیتی وجود ندارد.
اندوخته قانونی***
اندوخته عمومی***
سرمایه***
افزایش سرمایه از محل ½ اندوخته قانونی و عمومی
بسیاری از اوقات مشاهده شده که شرکت ها به منظور تامین مالی و نیاز های ضروری ، از تفسیم سود خودداری میکنند. تا بعدها در شرایط مناسبی بر اساس تصمیم ارکان صلاحیت دار شرکت، آن را به افزایش سرمایه سهامداران منظور نمایند. در واقع با این عمل از یک طرف از کاهش نقدینگی شرکت جلوگیری میشود ( چون سود تقسیم نمیشود و وجه درشرکت باقی میماند) و از طرف دیگر باتبدیل آن به افزایش سرمایه ، بدون اینکه سهامداران وجهی به شرکت آورده باشند سرمایه آنها افزایش میابد.
کاهش سرمایه:
با توجه به تعریف شرکت های تعاونی ، کاهش سرمایه در این شرکت ها به دو دلیل است :
1-کاهش سرمایه به دلیل کاهش اعضا(خروج اعضا ی با فوت برخی از آنها)
2-کاهش سرمایه به دلیل زیان وارده
الف: خروج عضو
در صورت لغو عضویت به سبب استعفا ، خروج و فوت ، وجه سهام عضو خارج شده بی میزان ارزش روز سهام محاسبه و به دیون تعاونی تبدیل میگردد. که به او یا ورثه اش انتقال میابد.
خروج عضو از تعاونی اختیاری است و نمی توان آن را منع کرد.
Ø اعضا متخصص تعاونی های تولید حداقل 6 ماه قبل از استعفا باید مراتب را کتباً به اطلاع تعاونی برسانند
در صورتیکه خروج عضو موجب ضرری برای تعاونی باشد باید آن را جبران نماید.
لغو عضویت به سبب فوت، استعفا، انحلال و اخراج مسئله ارزیابی سهام مطرح میگرددو در صورت خروج عضو پرداخت ارزش سهام بیش از مبلغ اسمی حساب سرمایه معادل مبلغ اسمی باطل شده و حساب اعضا بابت تجدید ارزیابی معادل ارزش اضافه بدهکار و حساب بانک معادل ارزش ویژه پرداختی بستانکار می گردد. در واقع عکس افزایش سرمایه اتفاق می افتد
حساب سرمایه ***
حساب تجدید ارزیابی***
حساب بانک***
بابت کاهش سرمایه
ب) کاهش ارزش سهام:
اگر بر اثر زیان های وارده حداقل نصف سرمایه های شرکت از بین برود با تصویب مجمع عمومی فوق العاده سرمایه شرکت به مبلغ سرمایه موجود کاهش میابد و در این صورت تساوی حقوق صاحبان سهام الزامی است.
ثبت کاهش ارزش سرمایه به دلیل زیان های متوالی به صورت زیر است:
حساب سرمایه***
حساب زیان انباشته***
بابت کاهش ارزش سرمایه به دلیل زیان های وارده.
سیستم حسابداری در تعاونی ها:
هرچند رعایت اصول و موازین پذیرفته شده حسابداری در شرکت تعاونی مانند سایر شرکت های تجاری لازم الرعایه می باشد و مبنای ثبت عملیات مشابه حسابداری در همه شرکتها یکسان است اما سیستم حسابداری در شرکت های تعاونی باید متناسب با انواع فعالیت های شرکت و به عبارت دیگر نوع شرکت تعاونی طراحی و تنظیم گردد تا اطلاعات حسابداری جواب گوی نیاز های شرکت و استفاده کنندگان از صورت های مالی باشد . به عنوان مثال در طراحی سیستم حسابداری شرکت تعاونی مصرف و تهیه و توزیع سر فصل حساب ها تقریباً مشابه و یک نواخت انتخاب می گردد ولی ممکن است برخی از این سر فصل ها در شرکت تعاونی مسکن کابرد نداشته باشد و مستلزم وجود سرفصل دیگری باشد که در سیستم گنجانده شوند و یا در شرکت تعاونی تولید باید سیستم حسابداری به گونه ایی باشد که به راحتی بتوان قیمت تمام شده کالای ساخته شده و سایر اطلاعات مربوط به عملیات تولید را استخراج نمود.
لذا سیستم حسابداری با توجه به نوع فعالیت و اهداف تعاونی ضمن رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری و استانداردهای حرفه ایی توسط متخصصین حسابداری تنظیم میگردد.
روش حسابداری شرکت های تعاونی تعهدی میباشد اما دفتر داری در شرکت های تعاونی روستایی در صورتی ساده انجام میشود بدین ترتیب که در مورد بعضی عملیات نقدی و در مورد بعضی تعهدی میباشد
سیستم کنترل داخلی:
در شرکت های تعاونی مصرف یا تهیه و توزیع مانند دیگر شرکتها ی بازرگانی خرید، فروش ، هزینه ها در حسابهای جداگانه منظور می شوند به نحوی که در پایان دوره مالی سود یا زیان حاصل از عملیات بر اساس تنظیم صورت حساب سود وزیان به سهولت محاسبه میگردد.
در این گونه شرکت ها به دلیل کثرت معاملات در تعدد محصولات و خصوصاً نقدی بودن قالب فروش ها در برخی از آن ها باید سیستم کنترل های داخلی مناسب و دقیق طراحی و تنظیم می گردد تا از بروز هرگونه سو استفاده جلوگیری گردد در زیر برخی از کنترل های داخلی لازم در شرکت های تعاونی عنوان می گردد:
1)سرمایه:
از آنجا که حساب سرمایه تغییرات زیاد تری نسبت به سایر شرکتهای تجاری دارد و عداد اعضا ممکن است بسیار زیاد باشند از سویی نگهداری حساب سرمایه هر سهامدار و کنترل بر واریز به موقع تعهدات هریک از آنها اهمیت زیادی دارند لذا معمول است که یک یا چند دفتر معین (فرعی) سهام جهت نگهداری حساب سرمایه هریک از اعضا در حساب های جداگانه ایی استفاده شود تا در هر مقطع زمانی وضعیت سرمایه هریک از آنها از جهت تعداد سهام، میزان واریز نقدی سهام ، مبلغ هر قسط ، میزان اقساط باقی مانده جهت مقایسه با مانده تعهد آن دقیقاً مشخص باشند همچنین هر گ.نه نقل و انتقال سهام مابین اعضا در آن درج شود ودر صورت خروج هریک از اعضا به یکی از دلایل اخراج،استعفا، فوت و غیره در حساب مزبور انعکاس یابد به منظور سهولت در کار بهتر است برای هریک از اعضا یک شماره عضویت اختصاص یابد ، همچنین بهتر است سررسید نامه ایی برای درج اقساط اعضا که تا تاریخ معینی باید واریز منایند با ذکر جرئیات نام عضو، مبلغ قسط و سایر اطلاعات نگهداری شود تا با اعلامیه های بانکی و صورتحساب بانک کنترل گردد بدین ترتیب اگر هریک از اعضا به موقع تعهدات خودرا ایفا نکنند فوراً مشخص میگردد.
2)عملیات بانکی:
حتی الامکان سعی شود که دریافت ها و پرداخت های شرکت از طریق سیستم بانکی انجام شود و فقط در موارد ضروری جهت مبالغ جزیی در یافت و پرداخت از طریق صندوق یا تنخواه گردان انجام شود. حد الامکان برای هریک از فروش ها سقفی تهیه شود و از هریک از خریداران تقاضا شود تا وجه مربوط به فروش های بیشتر از سقف مزبور را به حساب بانک واریز نمایند و فیش بانکی را به شرکت تحویل داده تا پس از کنترل های لازم، حواله انبار صادر گردد. وجوه مربوط به فروش های نقدی روزانه در پایان همان روز یا حداکثر روز بعد به حساب بانک واریز گردد و به طور مرتب صورت مغایرت بانکی تهیه شود و تطبیق داده شود.
۳)عملیات فروش:
در برخی از شرکت های تعاونی مصرف و تهیه و توزیع ، فروش کالا تماماً نقدی انجام میشود یا ممکن است فروش بعضی کالاهای ارزان به طور نقدی و بقیه به طور اثساط نیز انجام شود که بستگی به خط مشی شرکت دارد همانطوریکه قبلاً اشاره شد باید سعی شود فروش های شرکت بیش از سقف معینی از طریق سیستم بانکی صورت پذیرد و خریدارن ملزم باشند تا وجه را به بانک واریز کنند. در مواردی که تمام یا اکثر فروش نقدی انجام شود تفکیک وظایف از اهمیت ویژهایی برخوردار میباشد.
۳-1:خرده فروشی:
در تعاونی های مصرف و سایر تعاونی ها که روش خرده فروشی انجام میابد بایتی روش لازم از لحظ کنترل داخلی برای دریافت وجه و تحویل کالا منطبق با ضوابط هر حرفه بوجود آید و روزانه دریافت های صندوق با برگ یا فاکتور فروش تطبیق و حسابداری نسبت به صدور سند بشرح زیر عمل کند:
حساب صندوق ***
حساب فروش کالا ***
طبق فاکتورهای شماره...
درصورتیکه تعداد فاکتورها زیاد باشد بایستی فرمی که ریز فاکتور شامل مبلغ و شماره فاکتور باشد تهیه و ضمیمه سند شود .برای شرکت هایی که فروش در قبال پرداخت وجه توسط خریدار به حساب تعاونی در بانک انجام یابد و بهترین روش از لحاظ کنترل داخلی است به جای حساب صندوق بانک بدهکار میشود . در عملیات شرکت تعاونی بنا به موارد خاص ملاحظه که هیئت مدیره برای خرید کالا احتیاج به وضرورت آن هم که از بانک به طور وام دریافت شود دیده نمیشود لذا از کلیه اعضا مبالغی معین به عنوان پیش دریافت اخذ میشود وسپس مبادرت به خرید کالا و توزیع بین اعضا میشود سند مربوطه چنین خواهد کرد:
حساب صندوق/بانک ***
پیش دریافت اعضا ***
2-در هنگام تحویل کالا
حساب صندوق(بابت بقیه ارزش) ***
پیش دریافت اعضا ***
فروش کالا ***
۴)هزینه های عملیاتی:
پرداخت مطلوب برای کلیه هزینه های عملیاتی عبارت است از پرداخت طی چک از حساب جاری متعلق به شرکت میباشد .در این زمینه لازم است قبلا پیشنهاد پرداخت شود(در مورد حقوق و دستمزد لیسا شود)و پس از تصویب مدیر عامل حسابدار به شرح زیر عمل کند:
حساب هزینه ***
حساب بانک***
چنانچه پرداختی نقدی باشد حساب صنودق به جای حساب بانک بستانکار میشود.
برای خرید لوازم اداری تصویب نامه هیئت مدیره لازم میباشد و انتخاب سرفصل حساب مناسب به عهده حسابدار استکه با ماهیت لوازم بایستی منطبق باشد مثلا چنانچه اثاثه خرید واضح خواهد بود که ارزش تمام شده خرید در حساب اثاثه ثبت میگردد اگر ملزومات مصرف شدنی خریداری گردید بایستی ارزش خرید به حساب مربوطه منظور شود و در پایان دوره موجودی شمارش و پس از تایید مدیرعامل به دوره بعدی منتقل گردد:
1-حساب ملزومات مصرف شدنی***
حساب بانک***
2-درپایان دوره مالی پس از گواهی نامه موجودی
حساب هزینه ملزومات مصرف شده***
حساب ملزومات مصرف شدنی***
برای خرید دارایی های ثابت و یا تاسیسات و ماشین آلات بنا به مورد و شرکت های تعاونی خاص که خرید آن دارایی با هدف شرکت منطبق باشد تصویب مجمع عمومی ضرورت داشته و حسابدار بایتی دقت لازم برای ثبت ارزش دارایی ها از لحاظ محاسبات استهلاک در دفاتر معین و ارزش کل آن در دفاتر پلمپ و نحوه طبقه بندی آن ها را باتوجه به ضوابط قانون مالیاتی به عمل آورد .
۵)عملیات خرید:
خریدهای شرکت غالبا به صورت عمده انجام میشود لذا پرداخت از طریق سیستم بانک به سهولت امکان پذیر است خصوصاً در مورد کالاهایی که از اتحادیه خریداری میشود سیستم کنترل به نحو مطلوب تری انجام میشود زیرا فاکتور آن از طرف اتحادیه صادر و شرکت ملزم میباشد با سود متعارفی آن را بفروشد اما در مورد کالاهایی که شرکت آن را به صورت آزاد خریداری می نماید خرید باید با استعلام بها از چند فروشنده صورت پذیرد و به طور کلی کالا با قیمتی مناسب و با تخفیف خریداری شود تا به قیمتی عادلانه نیز بین اعضا توزیع گرددزیرا هدف از ایجاد تعاونی بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضا میباشد بنابراین قیمت فروش کالا به اعضا بیش از قیمت متعارف آن در سایر موسسات وبازار ناقض هدف اصلی تعاونی از یک سو و ایجاد نارضایتی و بدبینی بین اعضا به عملکرد تعاونی از سوی دیگر میگردد. در شرکت هایی که کالاهای آن جزئاً یا کلاً از سایر شرکتها خریداری میشود قبل از هرچیز استعلام بها از طریق ارسال تلکس، تلگراف و غیره به چندین فروشنده صورت میپذیرد و پس از بررسی قیمت هاو سایر شرایط آنان انتخاب کمپانی فروشنده صورت می گیرد لذا سفارش لازم به کارخانه فروشنده داده میشود هر چند مراتب فوق مستلزم هیچ گونه ثبتی در دفاتر نمی باشد اما لازم است که پرونده ایی برای هر سفارش تهیه گردد در شرکت هایی که کالا از خارج وارد می نمایند اداره سفارشات یا مسئولین سفارشات اینگونه اعمال را انجام میدهند چون شزکت اقدام به گشایش اعتبار یا ثبت سفارش از طریق سیستم بانکی می نماید لذا برخی از هزینه های بانکی از حساب فروش برداشت میشوند ، این گونه اقلام در حساب سفارشات منظور میگردد . بدین منظور حساب سفارشات در راه بدهکار و حساب بانک بستانکار میگردد. اکثر شرکت ها از دفاتر معین (فرعی) برای نگهداری حساب هر سفارش به طور جداگانه استفاده مینماید که هزینه های بانکی ، واریز وجه اسناد مربوط به کالای سفارش دهنده ، هزینه بیمه، حمل کالا ، ترخیص شامل حقوق و عوارض گمرکی به انضمام کارمزد ترخیص، تخلیه، بار گیری و.. به حساب سفارش مربوطه بدهکار میشوند جمع مبالغ منظور شده به حساب هر سفارش قیمت تمام شده کالا را تشکیل میدهد که به حساب خرید منظور میشود لذا حساب خرید را بدهکار و حساب سفارشات در راه را بستانکار می نماییم در شرکت هایی که از سیستم دائمی استفاده مینمایند به جای حساب خرید حساب موجودی کالا بدهکار میشود . معمولاً در شرکت های تعاونی کالا به قیمت تمام شده به علاوه در صد مشخصی به عنوان سود تعاونی به فروش میرساند.
درآمدهای غیر عملیاتی :
چنانچه شرکت تعاونی درآمد غیرعملاتی از قبیل دریافت اجاره و سود بانکی بانکی باشد حساب دریافت کننده که حساب صندوق یا حساب بانک است بدهکار میشود:
حساب صندوق***
حساب درآمدغیرعملیاتی***
بابت دریافت وجه ....طبق قرارداد
بنابراین ضروری است حسابداری تعاونی کنترل های زیر را برای صدور سند در نظر بگیرد :
الف:فاکتورها چنانچه مربوط به فروش به غیراعضا بودند از فاکتور مربوط به اعضا جدانموده . بدیهی است فروش به غیراعضا در شرکت های تعاونی فقط در صورت تجدید اساسنامه مجاز است
ب:برای فاکتورهای فروش روزانه به اعضا و غیراعضا صورت خلاصه تهیه شود
ج:این صورت به همراه فاکتور جز سنوات سندحسابداری خواهد بود
د:سند حسابداری برای ثبت معینی دارای اطلاعاتی به مضمون ((فروش به اعضا )) و ((فروش به غیراعضا )) مشخص شودو دفترمعینی برای فروش درنظرگرفنه ود
ه:در معین چنانچه دفاتر و یا کارت فیش تهیه شود فروش اعضا برای فردفرداعضا و برای غیر اعضا فقط در یک کارت یا حساب معین بایستی ثبت شود.
کنترل موجودی ها:
موجودی ها یکی از مهمترین اقلام دارایی ها به شمار میروند که اعمال سیستم های کنترل داخلی قوی به سهولت در نقل و انتقال و جابه جایی آنها الزامی است پس از خرید و تحویل کالا به انبار دار باید نهایت دقت در نگهداری آن به عمل آورد. نگهداری کارت انبار با ستون های وترده ، صادره و موجودی ها عامل مهمی بر کنترل موجودی ها به شمار میروند . قیمت گذاری موجودی ها بر اساس روش اولین صادره از اولین وارده(fifo) ، اولین صادره از آخرین وارده(lifo) ، میانگین موزون و غیره انجام میشود و روش حسابداری به یکی از طرق دائمی یا ادواری صورت میپذیرد . در پایان دوره بها موجودی ها بر طبق اصل قیمت تمام شده و بازار تعیین میشوند که به منظور رعایت اصل احتیاط و محافظه کاری میباشد.
در پاره ایی موارد موجودی ها بر اثر اهمال در نگهداری یا برخی از عوامل طبیعی آسیب میلبنند لذا نسبت به آن قسمت از موجودی کالا آسیب دیده یا نایاب ذخیره در نظر گرفته میشود . بدین ترتیب که حساب هزینه کالا نایاب را بدهکار و حساب ذخیره کالای نایاب را بستانکار می نمائیم مانده حساب ذخیره مربوطه در ترازنامه از مبلغ موجودی کالا کسر میگردد و به منظور جبران زیانی است که در آینده به دلیل فروش کالا مزبور ممکن است ایجاد شود برخی از حسابدارن معتقدند که به جای حساب ذخیره ، عملکرد بستانکار شود و در روش دائمی نیز حساب موجودی کالا بستانکار گردد . مانده حساب هزینه مربوطه به عنوان اقلام غیر عملیاتی در صورت با اهمیت بودن به عنوان اقلام استثنایی و در صورت غیر مترقبه بودن به عنوان اقلام غیر مترقبه در سودو زیان شناسایی می شود.
محاسبه سود وزیان:
در پاین دوره مالی همانند دیگر شرکت ها اقدام به بستن حسابهای موقت نموده و صورتحساب سود و زیان را تهیه می نمائیم.
ابتدای سال مالی شرکت های تعاونی اول فروردین ماه و انتهای آن آخر اسفند ماه میباشد به استثنای سال اول تاسیس که از تاریخ تشکیل تا انتهای اسفند است.
هیئت مدیره موظف است نسخه ایی از گزارشها ، صورت های مالی پایان دوره از قبیل ترازنامه و حسابهای عملکرد سود و زیان ، پیشنهاد نحوه تقسیم سودخالص و بودجه پیشنهادی را پس از آماده شدن حداکثر تا یک ماه قبل از تشکیل اولین جلسه مجمع عمومی برای رسیدگی به بازرسین وتسلیم مینماید و علاوه برآن هرسه ماه یکبار تراز آزمایشی حسابهای شرکت را همراه با تجزیه و تحلیل فعالیت سه ماه شرکت تهیه و در اختیار بازرسین قرار دهد و نسخه ایی از آن را به وزارت تعاون ارسال دارد.
وزارت تعاون میتواند در صورت تقاضا و شکایت اعضا و یا مشاهده نقص و تخلف در امور تعاونی به منظور نظارت بر اجرای برخی قوانین و ققرات بخش تعاون در حدود امکان از تعاونی ها حسابرسی نماید، هزینه های حسابرسی بر عهده شرکت خواهد بود.
مدیران شرکت موظف اند با حسابرس یا حسابرسان منتخب کمال مساعدت را بنماید و کلیه اسناد و مدارک مورد نیاز را در اختیار حسابرس قرار دهند.
در تهیه و تنظیم اسناد حسابداری ، دفاتر قانونی ، صورت های مالی نهایی ، رعایت اصول و موازین حسابداری و روشهای متداول و قبل قبول در حسابداری و همچنین رعایت وانین و مقررات الزامی میباشد.
هدایا و کمک های بلاعوض در صورتی که از طرف اعطا کننده برای مصرف خاصی تعیین نشده باشد به صورت های زیر ثبت میشود.
الف: اگر نقدی باشد به حساب سود و زیان (جاری) و یا حساب اندوخته احتیاطی و ثبت آن به صورت زیر است:
حساب وجوه نقد***
حساب سود و زیان***
بابت هدایا و کمک های بلاعوض نقدی
ب: اگر غیر نقدی باشد به حساب دارایی و در قبال کمک های بلاعوض یا اندوخته احتیاطی منظور خواهد شد که در هرصورت محاسبه استهلاک آن برعهده گیرنده کالا می باشد و ثبت آن به صورت زیر است:
دارایی های غیر نقد***
اندوخته احتیاطی***
بابت هدایا و کمک های بلاعوض غیر نقدی
حسابدار ی تقسیم سود:
نحوه حسابداری تقسیم سود در شرکت های تعاونی بر اساس محاسبات مالیات ، اندوختها ، حق تعاون و آموزش ، پاداش به اعضا ، مازد برگشتنی (در صورت وجود) و سود سهام به سهولت امکان پذیر است.
ابتدا در صورت وجود سود در شرکت حساب سود و زیان را بدهکار و حساب تقسیم سود را بستانکار مینمائیم بدین ترتیب سود منتقل میگردد تا توزیعات آن انجام شود.
حساب سود و زیان***
حساب تقسیم سود***
بابت انتقال سود خالص به حساب تقسیم سود
کلیه تقسیمات سود در حساب تقسیم سود انجام میپذیرد که برخی از این تقسیمات جنبه قانونی و الزامی دارد مانند مالیات شرکت و برخی دیگر صرفاً جنبه داخلی داشته و به مفاد اساسنامه یا تصویب ارکان صلاحت دار شرکت بستگی دارد.
مالیات:
10% مالیات شرکت در صورت عدم معافیت مالیاتی نسبت به سود خالص شرکت در نظر گرفته میشود:
حساب تقسیم سود ***
حساب مالیات بردرآمد پرداختنی***
بابت مالیات بردرآمد پرداختنی
اندوخته قانونی :
حداقل 5% سود با تصویب با مجمع عمومی به عنوان اندوخته قانونی در نظر گرفته میشود و تا زمانی که مبلغ کل اندوخته به میزان یک یک چهارم میانگین سرمایه سه سال اخیر شرکت نرسیده باشد اندوخته را محاسبه و منظور نمائیم مازاد بر آن اختیاری می باشد.
حساب تقسیم سود***
حساب اندوخته قانونی***
بابت احتساب .... در صد سود به عنوان اندوخته قاونی
اندوخته احتیاطی:
حداکثر 5% از سود خالص به عنوان اندوخته احتیاطی به پیشنهاد هیات مدیره و تصویب مجمع عمومی به حساب منظور میشود.
حساب تقسیم سود***
حساب اندوخته احتیاطی***
بابت احتساب ... در صد سود اندوخته احتیاطی
حق تعاون:
4% از سود خالص به عنوان حق تعاون و آموزش به صندوق تعاون واریز می گردد:
حساب تقسیم سود***
حساب حق تعاون تعاون***
بابت احتساب 4% سود خالص به عنوان حق تعاون و آموزش
پاداش:
در صدی از سود به عنوان پاداش به اعضا کارکنان ، مدیران و بازرسان به پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب مجمع عمومی در نظرگرفته میشود:
حساب تقسیم سود***
حساب پاداش پرداختنی***
بابت احتساب ... در صد سود جهت پاداش به اعضا کارکنان، مدیران و بازرسان
سود سهام:
باقی مانده سود خالص بین اعضا به ترتیبی که در اساسنامه آمده بین اعضا تقسیم می گردد.
حساب تقسیم سود***
حساب سود سهام پرداختنی ***
بابت احتساب سود سهام پرداختنی
سود سهام مورد احتساب مالیات قرارمیگیرد که مقررات ماده 131 قانون مالیات ها در نظر میگیریم:
حساب سود سهام پرداختنی ***
حساب مالیات پرداختنی***
بابت احتساب مالیات سود سهام
در شرکت های تعاونی تامین کننده نیاز مصرف کنندگان ، از باقیمانده سود خالص در صدی به تناسب معاملات اعضا با شرکت به عنوان مازاد برگشتنی اختصاص می دهیم و مابقی به تناسب سهام اعضا بین آنان تقسیم میگردد.
حساب تقسیم سود***
مازاد برگشتنی پرداختنی***
بابت احتساب مازاد برگشتنی پرداختنی
مازاد برگشتنی پرداختنی مورد احتساب مالیات قرار می گیرد که مقررات ماده 131 قانون مالیات ها را در نظر می گیریم.
حساب سود سهام پرداختنی***
حساب مالیات پرداختنی***
بابت احتساب مالیات مازاد برگشت
انحلال و تصفیه در شرکت های تعاونی:
شرکتها و اتحادیه های تعاونی در موارد زیر منحل میشوند:
1-تصمیم مجمع عمومی
2-کاهش تعداد اعضا از حد نصاب مقرر در صورتیکه حداکثر ظرف مدت 3ماه تعداد اعضا به حد نصاب مقرر نرسیده باشد.
3-انقضای مدت مقرر در اساس نامه ، مشروط براینکه مجمع عمومی مدت را تمدید نکرده باشد.
4-توقف فعالیت های شرکت بیش از یک سال بدون عذر موجه
5-عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط پس از 3 بار اخطار کتبی در سال بوسیله وزارت تعاون بر طبق آئین نامه مربوط
6-ورشکستگی طبق قوانین
پس از اعلام انحلال و ثبت بلافاصله آن در اداره ثبت محل ، تصفیه طبق قانون تجارن صورت میگیرد.
کلیه امتیازات و اموالی که از منابع عمومی دولت ها ، بانک ها در اختیار تعاونی قرارگرفته با انحلال آن باید مسترد شود. مسئولیت اعضاء هر تعاونی در این مورد تضامنی است.
در صورتی که مجمع عمومی یا وزارت تعاون رای به انحلال تعاونی بدهد ظرف یک ماه سه نفر جهت تصفیه امور تعاونی انتخاب و به اداره ثبت محل معرفی خواهند شد تا بر طبق قانون و آئین نامه مربوط نسبت به تصفیه امور تعاونی اقدام نماید.
در صورتیکه هر تعاونی منحل گردد قبل از انحلال باید به تعهداتی که در برابر اخذ سرمایه و اموال و امتیازات از منابع عمومی و دولتی و بانک ها و شهرداری سپرده است عمل کند.
با توجه به مطالب فوق نتیجه میگیریم انحلال شرکت تعاونی یا بر اساس تصمیم داخلی صورت می پذیرد و یا تصمیم خارجی ، تصمیم داخلی با تصویب مجمع عمومی فوق العاده مبنی بر انحلال شرکت انجام میشود و تصمیم خارجی از طرف وزارت تعاون اتخاذ می گردد.
حسابداری عملیات تصفیه:.
هرگاه شرکت یا اتحادیه های تعاونی بنابر دلائلی که قید شد منحل گردد ابتدا بدهی های شرکت را از محل وجوه نقد موجود یا فروش دارایی ها می پردازیم و نیز هزینه های تصفیه را از محل وجوه نقد حاصل از فروش دارایی ها و یا وجوه نقد می پردازیم
1-افتتاح حساب سود وزیان تصفیه:ماهیت این حساب به گونه اییی است همواره رویدادهای تصفیه ما به التفاوت ارزش ددفتری اقلام ترازنامه و ارزش تصفیه (ارزش فروش زمام تصفیه)آنها به این حساب منتقل میشود
2-تبدیل دارایی های غیر نقد به وجه نقد:رویه کلی تصفیه بدین شرح است که بایستی ابتدا کلیه دارایی های شرکت از طریق فروش یا وصول مطالبات به وجه نقد تبدیل گردد. طی این مراحل در زمان فروش هریک از اقلام دارایی حساب وجوه نقد معادل بهای تمام شده بستانکار گردیده و مابه التفاوت به حساب سود و زیان تصفیه انتقال میابد. بدهیهی است که با بستن یک حساب دارایی بایستی همه حساب های وابسته به آن بسته شود . به عنوان نمونه در زمان فروش یک دارایی استهلاک پذیر مانده حساب استهلاک انباشته نیز در ثبت مورد نظر از طریق بدهکار شدن صفر می گردد و آنگاه مابه التفاوت ارزش فروش و ارزش دارایی (بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته) به حساب سود و زیان تصفیه بدهکار و چنانچه بیش از ارزش دفتری به فروش برسد حساب سود و زیان تصفیه بستانکار میشود .
حساب دارایی های غیر نقد مختلف را بسته و مانده های آنها را به حساب تصفیه انتقال می دهیم همچنین ذخائر مربوطه را نیز به حساب تصفیه منظور می نماییم بنابراین حساب ذخیره مطالبات مشکوک الوصل و سایر ذخائر استهلاک را بدهکار و حساب مختلف دارایی ها را بستانکار می کنیم . ماوالتفاوت که خالص دفتری دارایی ها میباشد به حساب تصفیه بدهکار میشود بدین ترتیب که حساب دارایی ها و ذخائر مختلف بسته میشوند.
3-بازپرداخت بدهی ها از محل نقدینگی:بر طبق قانون تجارت آن قسمت از دارایی وجوه نقدی که در مدت تصفیه مورد احتیاج نیست بین صاحبانسهام به نسبت سهام تقسیم میشود. به شرط آنکه حقوق بستانکاران منظور گردیده و معادل دیونی که هنوز موعد تادیه آن نرسیده است موضوع شده باشد.
4-ثبت هزینه هاتی مربوطه در بدهکار حساب سود و. زیان تصفیه: چنانچه شرکت در طول دوران تصفیه متحمل هزینه ایی از قبیل حقوق مدیران تصفیه گردد این هزینه در بدهکار حساب سود و زیان تصفیه ثبت میشود
5-ارائه ترازنامه ،حساب سود و زیان عملیات و صورتحساب دریافتها و پرداختها:مطابق قانون تجارت مادام که امر تصفیه خاتمه نیافته است ،مدیران تصفیه باید همه ساله مجمع عمومی عادی را با شرایط و تشریفاتی که در قانون و اساسنامه پیش بینی شده است دعوت کرده،صورت اموال منقول و غیرمنقول و ترازنامه و صورت سود و زیان عملیات خود را به ضمیمه گزارش حاکی از اعمالی که ات آن موقع انجام داده اند به مجمع عمومی مذکور تسلیم نماید . بدین منظور در تاریخ آخرین مجمع عمومی آمده است یا پایان دوره مالی (به شرط عدم اتمام عملیات تصفیه) این موارد به مجمع عمومی ارائه گردد.
الف:ترازنامه(شامل حساب های باقیمانده که هنوز بسته نشده اند)
ب:حساب سود و زیان عملیات تصفیه
ج:صورت حساب دریافت هاو پرداختها
6-پرداخت به اعضا:مطابق قانون تجارت((پس از ختم تصفیه و انجام تعهدات و تادیه کلیه دیون دارایی های شرکت بدواً برای بازپرداختمبلغ اسمی سهام به سهامداران مصرف خواهد رسید و مازاد به ترتیب مقرر در اساسنامه شرکت و در صورتی که در اساسنامه چیزی بیان نشده باشد ،به نسبت سهام بین سهامداران تقسیم خواهد شد ))
همان طور که از متن قانون بر می آید به صاحبان سهام معدل ارزش دفتری سهامشان وجه پرداخت میشود همزمان سهام ایشان باطل میگردد
7-تودیع وجوه باقیمانده در پایان عملیات تصفیه نزد بانک(در صورت وجود مبلغی که توسط افراد ذینفع دریافت نشده):تا پایان عملیات تصفیه ممکن است تعدادی از بستانکاران و سهامدارن جهت دریافت مطالبات خود مراجعه نکنند.به موجب قانون پس از اعللام خاتمه تصفیه (به اداره ثبت شرکتها)مدیران تصفیه باید وجوهی را که باقیمانده است ،در حساب مخصوصی نزد یکی از بانکهای ایران تودیع و صورت اسامی بستانکاران و صاحبان سهامی که حقوق خود را دریافت نکرده اند ،نیز به آن بانک تسلیم نمایند و مراتب را طی آگهی به اطلاع اشخاص ذینفع برسانند تا برای گرفتن طلب خود به بانک مراجعه کنند . پس از انقضا ده سال از انتشار آگهی ختم تصفیه هر مبلغ که از وجوه که از وجوه در بانک باقی مانده باشد در حکم مال بلاصاحب بوده و از طرف بانک با اطلاع دادستان محل به خزانه دولت منتقل خواهد شد
ثبت حسابداری:
بنابراین یک حساب تصفیه در دفاتر شرکت جهت تعیین سود یا زیان تصفیه افتتاح می نمائیم و حساب دیگری تحت عنوان اعضاء برای تعیین حقوق و تعهدات اعضا در دفتر کل باز می کنیم . ابتدا
حساب سود و زیان تصفیه ***
حساب ذخیره م.م ***
حساب مختلف دارائی ها***
بابت بستن حسابهای مختلف دارایی و ذخائر و انتقال آن به حساب تصفیه
همان طوری که در بحث اندوخته ها گفته شد برخی از اندوخته ها که قانوناً تعیین شده اند غیر قابل تقسیم می باشند و در هنگام تداوم فعالیت بهتر است این قبیل اندوخته هادر حساب های مختلف نگهداری شوند مانند :
اندوخته قانونی
اندوخته احتیاطی
اندوخته مازاد برگشتی حاصل از معاملات با اعضا
اما در زمان انحلال اندوخته های مذکور را کلاً به حساب اعضا انتقال می دهیم،بنابراین خواهیم داشت :
اندوخته قانونی ***
اندوخته احتیاطی ***
اندوخته مازاد برگشتی حاصل از معاملات با غیر اعضا***
حساب اعضا**
بابت انتقال اندوخته های مختلف به حساب اعضا
به هنگام فروش دارایی ها
حساب وجوه نقد***
حساب سود و زیان تصفیه***
بابت فروش داریی های شرکت
در موقع تصفیه بدهی های شرکت
حسابهای پرداختنی***
حساب وجوه نقد***
بابت تصفیه بدهی ها
در صورت وقوع و پرداخت هزینه های تصفیه
حساب سود و زیان تصفیه***
حساب وجوه نقد***
بابت هزینه های تصفیه
و به منظور تعیین حقوق صاحبان سهام مانده حساب سرمایه را به حساب اعضا منتقل می نماییم
حساب سرمایه***
حساب اعضا***
بابت بستن حساب سرمایه و انتقال آن به حساب اعضا
اگر اعضا از بابت سهام خود بدهکار باشند ثبت زیر صادر خواهد شد
حساب اعضا***
حساب تعهد اعضا***
بابت انتقال مانده حساب تعهد اعضا
اینک مانده حساب سود و زیان تصفیه را در نظر میگیریم اگر بستانکار بود دال بر وجود سود تصفیه میباشد سود تصفیه را به حساب اعضا منظور مینمائیم
حساب سود و زیان تصفیه تصفیه***
حساب اعضا***
بابت انتقال سود تصفیه به حساب اعضا
اگر زیان تصفیه وجود داشته باشد ثبت زیر صادر خواهد گردید
حساب اعضا***
حساب سود وزیان تصفیه***
بابت انتقال زیان تصفیه به حساب اعضا
مانده حساب اعضا در این زمان برابر حساب وجوه نقد میباشد وجوه نقد را به تناسب سهام، بین اعضا تقسیم میکنیم. لذا خواهیم داشت:
حساب اعضا***
حساب وجوه نقد***
بابت تصفیه حساب با اعضا
در واقع آنچه به اعضا پرداخت میگردد ارزش روز سهام آنان میباشد که بدین ترتیب محاسبه و منظور میگردد.
هرچند ثبت های مذکور مربوط به عملیات تصفیه میباشد اما ممکن است در برخی از شرکت های تعاونی با توجه به شرایط تصفیه واگذاری دارایی ها ، تصفویه بدهی ها و ... ثبت های دیگری اضافه شوند. یا ثبتهای فوق مختصر تغییری داشته باشند.
منابع و ماخذ:
1)بهبهانی،سیدمحمد / حسابداری شرکتهای تعاونی/ انتشارات سازمان حسابرسی
2)وثوق،علی/ حسابداری شرکتها/مدرسه عالی بازرگانی
3)پور رضوان، فریده/،حسابداری شرکتهای تعاونی/انتشارات صفار/1376
4)غلامی،مهشید/پایان نامه کارورزی در تعاونی مصرف شهرداری /آموزشکده فنی دختران تهران ولیعصر/1385
5)ودیعی،حسن/حسابداری شرکتهای تعاونی/انتشارات مرندیز/1384
6)وب سایت وزارت تعاون .
www.icm.gov.ir/
7) وب سایت اداره کل تعاون استان تهران
www.teh-coop.gov.ir/
8) وب سایت ادره کل تعاون استان یزد
افزایش سرمایه
یکی از اصطلاحات رایج که در بازار سرمایه با آن سروکار داریم، مفهوم افزایش سرمایه شرکتهای سهامی و نحوه محاسبه مقدار سهام هر سرمایه گذار پس از این افزایش سرمایه است. در سامانه کدال و اطلاعیه های ناظر بازار بسیار دیده ایم که نماد شرکتی برای افزایش سرمایه متوقف و سپس بازگشایی شده است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا به طور کامل افزایش سرمایه و نحوه محاسبه آن را بررسی کنیم.
جملات کوتاه زیبا - موفقیت آمیز
حکایتی از حسابداری
اخبار مجامع حرفه ای حسابداری
یشنویس استاندارد حسابداری ۳۵ مالیات بر درآمد
پیشنویس استاندارد حسابداری ۳۵
مالیات بر درآمد
(تدوین شده سال ۱۳۹۶)
کمیته تدوین استانداردهاى حسابداری، براساس استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی و با تشکیل جلسات متعدد، پیشنویس استاندارد ”مالیات بر درآمد“ را تدوین کرده است. انتشار استاندارد به صورت پیشنویس با هدف کسب نظرات و پیشنهادات افراد ذینفع و ذیعلاقه در جامعه صورت میگیرد و از ضروریات افزایش کیفیت استانداردهای حسابداری است و نقش تعیینکنندهای بر جهتگیری و سیاستهای اساسی تدوین استانداردهای حسابداری دارد.
کمیته تدوین استانداردهاى حسابداری از تمام افراد صاحبنظر تقاضا دارد که ضمن مطالعه دقیق پیشنویس استاندارد، پیشنهادات خود را حداکثر تا پایان شهریور ۱۳۹۶ برای مدیریت تدوین استانداردها (به آدرس: تهران، خیابان بیهقى، نبش خیابان دوازدهم غربی، پلاک۱۴ یا پایگاه اطلاعرسانى سازمان حسابرسى www.audit.org.ir))، ارسال فرمایند.
کمیته تدوین استانداردهاى حسابداری
توضیح سایت: برای دریافت فایل pdf اینجا کلیک کنید.
استاندارد حسابداری ۳۵
مالیات بر درآمد
فهرست مندرجات | |
از بند | |
· هدف | ۱ |
· دامنه کاربرد | ۲ |
· تعاریف | ۴ |
– مبنای مالیاتی | ۶ |
· شناخت بدهیهای مالیات جاری و داراییهای مالیات جاری | ۱۱ |
· شناخت بدهیهای مالیات انتقالی و داراییهای مالیات انتقالی | ۱۲ |
– تفاوتهای موقتی مشمول مالیات | ۱۲ |
ترکیبهای تجاری | ۱۶ |
داراییهایی که به ارزش منصفانه به حساب منظور میشوند | ۱۷ |
سرقفلی | ۱۸ |
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی | ۲۱ |
– تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات | ۲۲ |
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی | ۳۰ |
– زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده | ۳۱ |
– بررسی مجدد داراییهای مالیات انتقالی شناسایینشده | ۳۴ |
– سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها | ۳۵ |
· اندازهگیری | ۴۳ |
· شناخت مالیات جاری و انتقالی | ۵۶ |
– اقلام شناساییشده در صورت سود و زیان | ۵۷ |
– اقلام شناساییشده خارج از صورت سود و زیان | ۶۰ |
– مالیات انتقالی ناشی از ترکیب تجاری | ۶۶ |
تهاتر | ۶۹ |
– هزینه مالیات | ۷۴ |
هزینه (درآمد) مالیات مربوط به سود یا زیان دوره که ناشی از فعالیتهای عادی است | ۷۴ |
تفاوتهای مبادله مربوط به بدهیها یا داراییهای مالیات انتقالی عملیات خارجی | ۷۵ |
· افشا | ۷۶ |
هدف
- هدف این استاندارد، تجویز نحوه عمل حسابداری مالیات بر درآمد میباشد. موضوع اصلی در حسابداری مالیات بر درآمد، چگونگی به حساب گرفتن آثار مالیاتی جاری و آتی موارد زیر است:
الف. بازیافت (تسویه) آتی مبلغ دفتری داراییهایی (بدهیهایی) که در صورت وضعیت مالی واحد تجاری شناسایی میشود؛ و
ب. معاملات و سایر رویدادهای دوره جاری که در صورتهای مالی واحد تجاری شناسایی میشود.
هنگام شناخت یک دارایی یا بدهی، واحد گزارشگر انتظار بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری آن دارایی یا بدهی را دارد. اگر این احتمال وجود داشته باشد که بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری مزبور، موجب شود پرداختهای آتی مالیات، بیشتر (کمتر) از زمانی باشد که بازیافت یا تسویه آثار مالیاتی به همراه ندارد، این استاندارد واحد تجاری را با در نظر گرفتن برخی استثناهای محدود، ملزم به شناسایی بدهی مالیات انتقالی (دارایی مالیات انتقالی) میکند.
این استاندارد، واحد تجاری را ملزم میکند که آثار مالیاتی معاملات و سایر رویدادها را به همان شیوهای به حساب منظور کند که معاملات و رویدادهای مزبور به حساب گرفته میشود. بنابراین، در مورد معاملات و سایر رویدادهای شناساییشده در صورت سود و زیان، هرگونه آثار مالیاتی مربوط نیز در صورت سود و زیان شناسایی میشود. آثار مالیاتی معاملات و سایر رویدادهای شناساییشده در صورت سود و زیان جامع یا بطور مستقیم در حقوق مالکانه، به ترتیب در صورت سود و زیان جامع یا بطور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی میشود. همچنین در ترکیب تجاری، شناسایی داراییهای مالیات انتقالی و بدهیهای مالیات انتقالی، مبلغ سرقفلی ناشی از آن ترکیب تجاری یا مبلغ سود شناساییشده در خرید زیر قیمت را تحت تأثیر قرار میدهد.
همچنین در این استاندارد، شناخت داراییهای مالیات انتقالی ناشی از زیانهای مالیاتی استفادهنشده یا اعتبار مالیاتی استفادهنشده، ارائه مالیات بر درآمد در صورتهای مالی و افشای اطلاعات مربوط به مالیات بر درآمد بیان میشود.
دامنه کاربرد
- این استاندارد باید برای حسابداری مالیات بر درآمد، بکار گرفته شود.
- برای مقاصد این استاندارد، مالیات بر درآمد شامل تمام مالیاتهای داخلی و خارجی مبتنی بر سود مشمول مالیات میباشد. همچنین، مالیات بر درآمد، شامل مالیاتهایی مانند مالیاتهای تکلیفی است که توسط واحد تجاری فرعی، وابسته یا مشارکت خاص، در صورت تخصیص سود به واحد گزارشگر، قابل پرداخت است.
تعاریف
- در این استاندارد، اصطلاحات زیر با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
سود حسابداری سود یا زیان دوره، قبل از کسر هزینه مالیات است.
سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) سود (زیان) دوره است، که طبق قوانین مالیاتی تعیین میشود و مالیات بر درآمد، بر مبنای آن قابل پرداخت (قابل بازیافت) است.
هزینه مالیات (درآمد مالیات) کل مبلغی است که در محاسبه سود یا زیان دوره، در ارتباط با مالیات جاری و مالیات انتقالی، به حساب گرفته میشود.
مالیات جاری مبلغ مالیات بر درآمد پرداختنی (قابل بازیافت) در ارتباط با سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دوره است.
بدهیهای مالیات انتقالی مبالغ مالیات بر درآمد پرداختنی در دورههای آتی است که از تفاوتهای موقتی مشمول مالیات ناشی میشود.
داراییهای مالیات انتقالی مبالغ مالیات بر درآمد قابل بازیافت در دورههای آتی در ارتباط با موارد زیر است:
الف. تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات ؛
ب. انتقال زیانهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی؛ و
پ. انتقال اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی.
تفاوتهای موقتی تفاوت بین مبلغ دفتری دارایی یا بدهی در صورت وضعیت مالی و مبنای مالیاتی آن است. تفاوتهای موقتی میتواند به یکی از دو صورت زیر باشد:
الف. تفاوتهای موقتی مشمول مالیات که تفاوتهای موقتی هستند که هنگام بازیافت مبلغ دفتری دارایی یا تسویه مبلغ دفتری بدهی، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههای آتی، منجر به ایجاد مبالغ مشمول مالیات خواهند شد؛ یا
ب. تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات که تفاوتهای موقتی هستند که هنگام بازیافت مبلغ دفتری دارایی یا تسویه مبلغ دفتری بدهی، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههای آتی، منجر به ایجاد مبالغ کاهنده مالیات خواهند شد.
مبنای مالیاتی یک دارایی یا بدهی، مبلغ قابل انتساب به آن دارایی یا بدهی برای مقاصد مالیاتی است.
- هزینه مالیات (درآمد مالیات)، متشکل از هزینه مالیات جاری (درآمد مالیات جاری) و هزینه مالیات انتقالی (درآمد مالیات انتقالی) است.
مبنای مالیاتی
- مبنای مالیاتی یک دارایی، مبلغی است که از هرگونه منافع اقتصادی مشمول مالیات کسبشده توسط واحد تجاری در زمان بازیافت مبلغ دفتری دارایی، برای مقاصد مالیاتی قابل کسر خواهد بود. در صورتی که این منافع اقتصادی مشمول مالیات نباشد، مبنای مالیاتی دارایی برابر مبلغ دفتری آن است.
مثالها |
۱٫ بهای تمام شده ماشینآلات، ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، در دورههای جاری و پیشین، استهلاکی به مبلغ ٣٠ کسر شده است و باقیمانده بهای تمام شده، یا به عنوان استهلاک یا از طریق واگذاری، در دورههای آتی قابل کسر خواهد بود. برای مقاصد مالیاتی، درآمد حاصل از بکارگیری ماشین آلات مشمول مالیات است، هرگونه سود ناشی از واگذاری ماشینآلات، مشمول مالیات خواهد بود و هرگونه زیان ناشی از واگذاری، برای مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات خواهد بود. مبنای مالیاتی این ماشینآلات ٧٠ است. |
۲٫ مبلغ دفتری درآمد مالی دریافتنی، ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، بر مبنای نقدی محاسبه میشود. مبنای مالیاتی درآمد مالی دریافتنی، صفر است. |
۳٫ مبلغ دفتری دریافتنیهای تجاری، ١٠٠ است. درآمد مربوط، قبلاً در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) منظور شده است. مبنای مالیاتی دریافتنیهای تجاری، ١٠٠ است. |
۴٫ مبلغ دفتری سود تقسیمشده دریافتنی از واحد تجاری فرعی، ١٠٠ است. سود تقسیمشده، مشمول مالیات نیست. در واقع، کل مبلغ دفتری دارایی، از منافع اقتصادی قابل کسر است. بنابراین، مبنای مالیاتی سود تقسیمشده دریافتنی، ١٠٠ است.(الف) |
۵٫ مبلغ دفتری وام دریافتنی، ١٠٠ است. بازپرداخت وام، هیچگونه آثار مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی وام، ١٠٠ است.
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی مشمول مالیات وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی سودهای تقسیمشده دریافتنی، صفر است و برای تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجاد شده به میزان ۱۰۰، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، بدهی مالیات انتقالی وجود ندارد. |
- مبنای مالیاتی یک بدهی، مبلغ دفتری آن پس از کسر هرگونه مبلغی است که برای مقاصد مالیاتی، در ارتباط با آن بدهی در دورههای آتی قابل کسر باشد. در مورد پیشدریافت درآمد، مبنای مالیاتی بدهی، مبلغ دفتری آن پس از کسر هرگونه درآمدی است که در دورههای آتی مشمول مالیات نخواهد شد.
مثالها |
۱٫ بدهیهای جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ میباشد. برای مقاصد مالیاتی، هزینه مربوط در زمان پرداخت نقد، کسر خواهد شد. مبنای مالیاتی هزینههای پرداختنی، صفر است. |
۲٫ بدهیهای جاری شامل پیشدریافت درآمد مالی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، در زمان دریافت نقد محاسبه میشود. مبنای مالیاتی پیشدریافت درآمد مالی، صفر است. |
۳٫ بدهیهای جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری، ١٠٠ است. هزینه مربوط، قبلاً بابت مقاصد مالیاتی، کسر شده است. مبنای مالیاتی هزینههای پرداختنی، ١٠٠ است. |
۴٫ بدهیهای جاری، شامل جرائم پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، جرائم، کاهنده مالیات تلقی نمیشود. مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی ١٠٠ است. (الف) |
۵٫ مبلغ دفتری وام پرداختنی ١٠٠ است. بازپرداخت وام، اثر مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی این وام ۱۰۰ است. |
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی کاهنده مالیات، وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی، صفر است و برای تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجادشده معادل ۱۰۰، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، دارایی مالیات انتقالی وجود ندارد. |
- برخی اقلام، مبنای مالیاتی دارند اما در صورت وضعیت مالی، به عنوان دارایی یا بدهی شناسایی نمیشوند. برای مثال، در تعیین سود حسابداری، مخارج تأسیس در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی میشود اما برای مقاصد مالیاتی، واحد تجاری باید طی ۱۰ سال آن را مستهلک کند. تفاوت بین مبنای مالیاتی مخارج تأسیس، یعنی مبلغی که مراجع مالیاتی آن را به عنوان کاهنده مالیات دورههای آتی مجاز میدانند، و مبلغ دفتری صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی میشود.
- ۹٫ هنگامی که مبنای مالیاتی دارایی یا بدهی، بلافاصله مشخص نباشد، در نظر گرفتن اصل بنیادی زیربنای این استاندارد مفید است: به استثنای برخی موارد محدود، واحد تجاری باید بدهی (دارایی) مالیات انتقالی را هنگامی شناسایی کند که بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی یا بدهی، موجب شود پرداختهای آتی مالیات، بیشتر (کمتر) از زمانی باشد که بازیافت یا تسویه، آثار مالیاتی به همراه ندارد. مثال (پ) در بند ۴۷، شرایطی را نشان میدهد که در نظر گرفتن این اصل بنیادی میتواند مفید باشد، برای مثال، هنگامی که مبنای مالیاتی دارایی یا بدهی به شیوه مورد انتظار بازیافت یا تسویه بستگی دارد.
- ۱۰٫ در صورتهای مالی تلفیقی، تفاوتهای موقتی از طریق مقایسه مبالغ دفتری داراییها و بدهیهای مندرج در صورتهای مالی تلفیقی با مبنای مالیاتی مناسب، تعیین میشود. مبنای مالیاتی با مراجعه به اظهارنامه مالیاتی هر یک از واحدهای تجاری گروه تعیین میشود.
شناخت بدهیهای مالیات جاری و داراییهای مالیات جاری
- ۱۱٫ مالیات جاری دورههای جاری و پیشین که هنوز پرداخت نشده است، باید به عنوان بدهی شناسایی شود. اگر مبلغ مربوط به دورههای جاری و پیشین که در حال حاضر پرداخت شده است، بیش از مبلغ بدهی مربوط به آن دورهها باشد، این مازاد باید به عنوان دارایی شناسایی شود.
شناخت بدهیهای مالیات انتقالی و داراییهای مالیات انتقالی
تفاوتهای موقتی مشمول مالیات
- ۱۲٫ بدهی مالیات انتقالی، باید برای تمام تفاوتهای موقتی مشمول مالیات شناسایی شود، مگر به میزانی که بدهی مالیات انتقالی، از موارد زیر ناشی شود:
الف. شناخت اولیه سرقفلی؛ یا
ب. شناخت اولیه دارایی یا بدهی در معاملهای که:
١. ترکیب تجاری نیست؛ و
٢. در زمان معامله، سود حسابداری و سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی)، تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
با این وجود، برای تفاوتهای موقتی مشمول مالیات مربوط به سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، باید بدهی مالیات انتقالی، طبق بند ۳۶ شناسایی شود.
- ۱۳٫ در شناخت دارایی، بازیافت مبلغ دفتری آن در قالب ورود جریان منافع اقتصادی در دورههای آتی به واحد تجاری، امری بدیهی است. چنانچه مبلغ دفتری دارایی بیشتر از مبنای مالیاتی آن باشد، مبلغ منافع اقتصادی مشمول مالیات بیشتر از مبلغی خواهد بود که برای مقاصد مالیاتی میتواند کاهنده مالیات باشد. این تفاوت، تفاوت موقتی مشمول مالیات است و تعهد به پرداخت مالیات بر درآمد حاصل از آن در دورههای آتی، بدهی مالیات انتقالی است. با بازیافت مبلغ دفتری دارایی توسط واحد تجاری، تفاوت موقتی مشمول مالیات برگشت میشود و واحد تجاری سود مشمول مالیات خواهد داشت. این موضوع، این احتمال را ایجاد میکند که منافع اقتصادی به شکل پرداختهای مالیات از واحد تجاری به بیرون جریان یابد. بنابراین، این استاندارد، به استثنای شرایط خاصی که در بندهای ۱۲ و ۳۶ تشریح شده است، شناسایی تمام بدهیهای مالیات انتقالی را الزامی میکند.
مثال |
یک دارایی به بهای تمام شده ١۵٠، دارای مبلغ دفتری ١٠٠ است. استهلاک انباشته برای مقاصد مالیاتی ٩٠ و نرخ مالیات، ٢۵% است.
مبنای مالیاتی دارایی ۶٠ (بهای تمام شده ١۵٠ پس از کسر استهلاک انباشته مالیاتی ٩٠) است. برای بازیافت مبلغ دفتری ١٠٠، واحد تجاری باید درآمد مشمول مالیات معادل ١٠٠ کسب کند، اما تنها قادر خواهد بود به میزان استهلاک مالیاتی معادل ۶٠، آن را کاهش دهد. در نتیجه، هنگامی که واحد تجاری مبلغ دفتری دارایی را بازیافت میکند، مالیات بر درآمدی معادل ١٠ (٢۵% × ۴٠)، پرداخت میکند. تفاوت مبلغ دفتری معادل ١٠٠ و مبنای مالیاتی معادل ۶٠، تفاوت موقتی مشمول مالیات معادل ۴٠ است. بنابراین، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی به میزان ١٠ (٢۵% × ۴٠) شناسایی میکند که نشاندهنده مالیات بر درآمدهایی است که هنگام بازیافت مبلغ دفتری دارایی پرداخت خواهد شد. |
- ۱۴٫ برخی تفاوتهای موقتی هنگامی به وجود میآید که درآمد یا هزینه در سود حسابداری یک دوره لحاظ شده باشد، اما در سود مشمول مالیات دورهای متفاوت قرار گرفته باشد. چنین تفاوتهای موقتی، اغلب به عنوان تفاوتهای زمانی توصیف میشوند. موارد زیر، مثالهایی از این نوع تفاوتهای موقتی مشمول مالیات است و در نتیجه، منجر به بدهیهای مالیات انتقالی میشود:
الف. درآمد بهرهای که بر مبنای تخصیص زمانی در سود حسابداری لحاظ میشود، اما ممکن است در برخی حوزههای مقرراتی، هنگام وصول وجه نقد، در سود مشمول مالیات لحاظ گردد. مبنای مالیاتی هرگونه دریافتنی شناساییشده در صورت وضعیت مالی در ارتباط با این درآمدها صفر است زیرا این درآمدها تا زمان وصول وجه نقد، تأثیری بر سود مشمول مالیات ندارد؛
ب. استهلاک منظورشده در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی)، ممکن است با استهلاک محاسبهشده در تعیین سود حسابداری، تفاوت داشته باشد. تفاوت موقتی، تفاوت بین مبلغ دفتری دارایی و مبنای مالیاتی آن است که برابر با بهای تمام شده اولیه دارایی پس از کسر تمام کسور مربوط به آن دارایی است که در تعیین سود مشمول مالیات دورههای جاری و پیشین، توسط مراجع مالیاتی پذیرفته شده است. در صورتی که استهلاک مالیاتی شتابدار باشد، تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجاد میشود و منجر به بدهی مالیات انتقالی میگردد (در صورتی که استهلاک مالیاتی، از سرعت پایینتری نسبت به استهلاک حسابداری برخوردار باشد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد میشود و منجر به دارایی مالیات انتقالی میگردد)؛ و
پ. برای تعیین سود حسابداری، ممکن است مخارج توسعه در بهای تمامشده داراییها منظور شود و در طول دورههای آتی، مستهلک گردد اما به منظور تعیین سود مشمول مالیات، در دورهای که واقع میشود سود مشمول مالیات را میکاهد. مبنای مالیاتی مخارج توسعه، صفر است زیرا قبلاً، از سود مشمول مالیات کسر شده است. این تفاوت موقتی، تفاوت بین مبلغ دفتری مخارج توسعه و مبنای مالیاتی صفر آن میباشد.
- تفاوتهای موقتی، در موارد زیر نیز ایجاد میشود:
الف. داراییهای قابل تشخیص تحصیلشده و بدهیهای تقبلشده در ترکیب تجاری، طبق استاندارد حسابداری ۱۹ ترکیبهای تجاری، به ارزش منصفانه شناسایی شوند، اما برای مقاصد مالیاتی، تعدیلی از این بابت انجام نشود (به بند ۱۶ مراجعه شود)؛
ب. داراییها تجدید ارزیابی شوند، اما برای مقاصد مالیاتی تعدیلی از این بابت انجام نشود (به بند ۱۷ مراجعه شود)؛
پ. در ترکیب تجاری، سرقفلی ایجاد شود (به بند ۱۸ مراجعه شود)؛
ت. مبنای مالیاتی دارایی یا بدهی در شناخت اولیه، با مبلغ دفتری اولیه آن متفاوت باشد، برای مثال هنگامی که واحد تجاری ازکمکهای بلاعوض معاف از مالیات دولت در رابطه با داراییها منتفع می شود. (به بند ۲۱ مراجعه شود)؛ یا
ث. مبلغ دفتری سرمایهگذاریها در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکتها، با مبنای مالیاتی سرمایهگذاریها یا منافع مذکور تفاوت داشته باشد (به بندهای ۳۵ تا ۴۲ مراجعه شود).
ترکیبهای تجاری
- به استثنای برخی موارد، داراییهای قابل تشخیص تحصیلشده و بدهیهای تقبلشده در ترکیب تجاری، به ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل، شناسایی میشوند. تفاوتهای موقتی در صورتی ایجاد میشود که مبنای مالیاتی داراییهای قابل تشخیص تحصیلشده و بدهیهای تقبلشده، تحت تأثیر ترکیب تجاری قرار نگرفته باشد یا بهگونهای متفاوت، تحت تأثیر قرار گرفته باشد. برای مثال، هنگامی که مبلغ دفتری دارایی تا ارزش منصفانه آن افزایش مییابد اما مبنای مالیاتی دارایی برای مالک قبلی، بهای تمام شده باقی میماند، تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجاد میشود که منجر به بدهی مالیات انتقالی میشود. بدهی مالیات انتقالی ایجادشده، سرقفلی را تحت تأثیر قرار میدهد (به بند ۶۶ مراجعه شود).
داراییهایی که به ارزش منصفانه به حساب منظور میشوند
- طبق استانداردهای حسابداری، اندازهگیری برخی داراییها به ارزش منصفانه یا تجدید ارزیابی آنها مجاز یا الزامی است (برای مثال، به استاندارد حسابداری ۱۱ داراییهای ثابت مشهود و استاندارد حسابداری ۱۷ داراییهای نامشهود مراجعه شود). چنانچه طبق قوانین مالیاتی، تجدید ارزیابی یا نوع دیگری از تجدید ارائه دارایی به ارزش منصفانه، بر سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دوره جاری تأثیر بگذارد، مبنای مالیاتی دارایی تعدیل میشود و تفاوت موقتی ایجاد نمیشود. در غیر این صورت، تجدید ارزیابی یا تجدید ارائه دارایی، سود مشمول مالیات را در دوره تجدید ارزیابی یا تجدید ارائه تحت تأثیر قرار نمیدهد و در نتیجه، مبنای مالیاتی دارایی تعدیل نمیشود. با این وجود، بازیافت آتی مبلغ دفتری، منجر به جریان منافع اقتصادی مشمول مالیات به واحد تجاری خواهد شد و مبلغی که برای مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات است، با منافع اقتصادی تفاوت خواهد داشت. تفاوت بین مبلغ دفتری دارایی تجدید ارزیابی شده و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی است و باعث ایجاد بدهی یا دارایی مالیات انتقالی میشود. این موضوع حتی در موارد زیر نیز مصداق دارد:
الف. واحد تجاری، قصد واگذاری دارایی را نداشته باشد. در این صورت، مبلغ دفتری تجدید ارزیابیشده دارایی، از طریق استفاده بازیافت میشود و منجر به ایجاد درآمد مشمول مالیاتی میگردد که از استهلاک قابل قبول مالیاتی در دورههای آتی، بیشتر است؛ یا
ب. چنانچه عایدات واگذاری دارایی در داراییهای مشابه سرمایهگذاری شود، مالیات سودهای سرمایهای، به دورههای آتی انتقال مییابد. در این موارد، مالیات عملاً در زمان فروش یا استفاده از آن داراییهای مشابه، قابل پرداخت میشود.
سرقفلی
- سرقفلی ایجادشده در ترکیب تجاری، از طریق مازاد قسمت (الف) بر قسمت (ب) زیر، اندازهگیری میشود:
الف. مجموع:
- مابهازای انتقالیافته اندازهگیریشده طبق استاندارد حسابداری ۱۹، که بطور معمول، مستلزم ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل است.
- مبلغ هرگونه منافع فاقد حق کنترل در واحد تحصیلشده که طبق استاندارد حسابداری ۱۹ شناسایی میشود؛ و
- در ترکیب تجاری مرحلهای، ارزش منصفانه حقوق مالکانه قبلی واحد تحصیلکننده در واحد تحصیلشده در تاریخ تحصیل؛
ب. خالص مبالغ داراییهای قابل تشخیص تحصیلشده و بدهیهای تقبلشده در تاریخ تحصیل که طبق استاندارد حسابداری ۱۹ اندازهگیری میشود.
بطور معمول، کاهش مبلغ دفتری سرقفلی به عنوان هزینه کاهنده مالیات در تعیین سود مشمول مالیات، مجاز نیست. افزون بر این، در صورتی که واحد تجاری فرعی فعالیت تجاری اصلی خود را واگذار کند، بهای تمام شده سرقفلی، اغلب کاهنده مالیات نمیباشد. بنابراین، مبنای مالیاتی سرقفلی صفر است. هرگونه تفاوت بین مبلغ دفتری سرقفلی و مبنای مالیاتی صفر آن، تفاوت موقتی مشمول مالیات است. با این وجود، این استاندارد، شناسایی بدهی مالیات انتقالی حاصل را مجاز نمیداند، زیرا سرقفلی به عنوان یک باقیمانده، اندازهگیری میشود و شناخت بدهی مالیات انتقالی، موجب افزایش مبلغ دفتری سرقفلی میگردد.
- در صورتی که بدهی مالیات انتقالی، به این دلیل که در زمان شناخت اولیه سرقفلی ایجاد شده است، شناسایی نشود، فرض میشود که کاهشهای بعدی در بدهی مالیات انتقالی نیز در زمان شناخت اولیه سرقفلی ایجاد شده است و بنابراین، طبق بند ۱۲(الف) شناسایی نمیشود. برای مثال، در صورتی که در ترکیب تجاری، واحد تجاری سرقفلی معادل ١٠٠ واحد پول که مبنای مالیاتی معادل صفر دارد را شناسایی کند، بند ۱۲(الف) واحد تجاری را از شناسایی مالیات انتقالی حاصل، منع میکند. در صورتی که واحد تجاری، متعاقباً زیان کاهش ارزش سرقفلی را معادل ٢٠ واحد پول شناسایی کند، مبلغ تفاوت موقتی مشمول مالیات مربوط به سرقفلی، از ١٠٠ واحد پول به ٨٠ واحد پول کاهش مییابد و منجر به کاهش در ارزش بدهی مالیات انتقالی شناسایینشده میشود. کاهش در ارزش بدهی مالیات انتقالی شناسایینشده نیز مربوط به شناخت اولیه سرقفلی در نظر گرفته میشود و بنابراین، شناسایی آن طبق بند ۱۲(الف) مجاز نیست.
- با این وجود، بدهیهای مالیات انتقالی بابت تفاوتهای موقتی مشمول مالیات مربوط به سرقفلی، تا میزانی شناسایی میشود که ناشی از شناخت اولیه سرقفلی نباشد. برای مثال، اگر در ترکیب تجاری، واحد تجاری، سرقفلی معادل ١٠٠ واحد پول شناسایی کند که برای مقاصد مالیاتی، با نرخ سالانه ۲٠ درصد که شروع آن از سال تحصیل میباشد، کاهنده مالیات باشد، مبنای مالیاتی سرقفلی در شناخت اولیه ١٠٠ واحد پول و در پایان سال تحصیل ٨٠ واحد پول میباشد. اگر مبلغ دفتری سرقفلی در پایان سال تحصیل، بدون تغییر معادل ١٠٠ واحد پول باقی بماند، تفاوت موقتی مشمول مالیات معادل ٢٠ واحد پول، در پایان سال تحصیل ایجاد میشود. از آنجا که تفاوت موقتی مشمول مالیات، به شناخت اولیه سرقفلی ارتباطی ندارد، بدهی مالیات انتقالی حاصل شناسایی میشود.
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی
- تفاوت موقتی ممکن است در شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی ایجاد شود، برای مثال، در صورتی که تمام یا بخشی از بهای تمام شده دارایی، برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات نباشد. روش حسابداری چنین تفاوت موقتی، به ماهیت معاملهای که منجر به شناخت اولیه دارایی یا بدهی مزبور شده است، بستگی دارد:
الف. در ترکیب تجاری، واحد تجاری هرگونه بدهی یا دارایی مالیات انتقالی را شناسایی میکند و این موضوع، مبلغ سرقفلی شناساییشده یا سود خرید زیر قیمت شناساییشده را تحت تأثیر قرار میدهد (به بند ۱۶ مراجعه شود)؛
ب. اگر معاملهای سود حسابداری یا سود مشمول مالیات را تحت تأثیر قرار دهد، واحد تجاری هرگونه بدهی یا دارایی مالیات انتقالی را شناسایی میکند و هزینه یا درآمد مالیات انتقالی ایجادشده را در صورت سود و زیان شناسایی مینماید (به بند ۵۸ مراجعه شود).
پ. در صورتی که معامله ترکیب تجاری نباشد و سود حسابداری و سود مشمول مالیات را تحت تاثیر قرار ندهد، در نبود معافیت ارائهشده در بندهای ۱۲ و ۲۲، واحد تجاری بدهی یا دارایی مالیات انتقالی حاصل را شناسایی میکند و مبلغ دفتری دارایی یا بدهی را معادل همان مبلغ تعدیل مینماید. اینگونه تعدیلات از شفافیت صورتهای مالی میکاهد. بنابراین، طبق این استاندارد، واحد تجاری مجاز به شناسایی بدهی یا دارایی مالیات انتقالی حاصل، در زمان شناخت اولیه یا پس از آن نمیباشد (به مثال زیر مراجعه شود). افزون بر این، واحد تجاری تغییرات بعدی در بدهی یا دارایی مالیات انتقالی شناسایینشده را همزمان با مستهلک شدن دارایی، شناسایی نمیکند.
مثال مربوط به بند ۲۱(پ) |
واحد تجاری قصد دارد یک دارایی به بهای تمام شده ۱۰۰۰ را در عمر مفید پنج ساله آن مورد استفاده قرار دهد و سپس آن را به ارزش باقیمانده صفر واگذار نماید. نرخ مالیات ۴٠% است. استهلاک دارایی بابت مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات نمیباشد. در زمان واگذاری، سود سرمایهای مشمول مالیات نیست و زیان سرمایهای، کاهنده مالیات نمیباشد.
همزمان با بازیافت مبلغ دفتری دارایی، واحد تجاری درآمد مشمول مالیاتی به میزان ۱۰۰۰ به دست خواهد آورد و مالیات ۴٠٠ را پرداخت خواهد کرد. واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی ایجادشده معادل ۴٠٠ را شناسایی نمیکند زیرا ناشی از شناخت اولیه دارایی است. مبلغ دفتری دارایی در سال بعد، ٨٠٠ خواهد بود. در کسب درآمد مشمول مالیات ٨٠٠، واحد تجاری مالیاتی معادل ۳۲۰ پرداخت خواهد کرد. واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی معادل ٣٢٠ را شناسایی نمیکند زیرا ناشی از شناخت اولیه دارایی است. |
تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات
- دارایی مالیات انتقالی، باید برای تمام تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات تا میزانی شناسایی شود که در مقابل تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل باشد، مگر اینکه دارایی مالیات انتقالی، از شناخت اولیه دارایی یا بدهی در معاملهای ایجاد شود که:
الف. ترکیب تجاری نیست؛ و
ب. در زمان معامله، سود حسابداری و سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
با وجود این، برای تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب، واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتهای خاص، دارایی مالیات انتقالی باید طبق بند ۴۱ شناسایی شود.
- در شناخت بدهی، تسویه مبلغ دفتری آن در دورههای آتی از طریق خروج منابع دارای منافع اقتصادی از واحد تجاری، امری بدیهی است.. هنگامی که منابع از واحد تجاری خارج میشود، ممکن است تمام یا بخشی از مبالغ آنها هنگام تعیین سود مشمول مالیات دورههای بعد از دورهای که بدهی در آن شناسایی میشود، کاهنده مالیات باشد. در چنین مواردی، بین مبلغ دفتری بدهی و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی وجود دارد. همچنین، در ارتباط با مالیات بر درآمدی که در دورههای آتی به این دلیل قابل بازیافت میشود که بخشی از بدهی به عنوان کاهنده سود مشمول مالیات پذیرفته میشود، دارایی مالیات انتقالی ایجاد میشود. همچنین، در صورتی که مبلغ دفتری دارایی کمتر از مبنای مالیاتی آن باشد، این تفاوت منجر به دارایی مالیات انتقالی در ارتباط با مالیات بر درآمدی میشود که در دورههای آتی قابل بازیافت است.
مثال |
واحد تجاری برای بازخرید مرخصی کارکنان، بدهی به مبلغ١٠٠ شناسایی میکند. برای مقاصد مالیاتی، هزینه بازخرید مرخصی تا زمانی که واحد تجاری آن را نپردازد، کاهنده مالیات نیست. نرخ مالیات ٢۵% است.
مبنای مالیاتی بدهی صفر است (مبلغ دفتری ١٠٠ پس از کسر مبلغی که در ارتباط با این بدهی، در دورههای آتی برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات میباشد). در تسویه بدهی به مبلغ دفتری، واحد تجاری سود مشمول مالیات آتی خود را به میزان ١٠٠ کاهش میدهد و، در نتیجه، پرداخت مالیات آتی خود را به میزان ٢۵، (حاصلضرب ١٠٠ در ٢۵%) کاهش میدهد. تفاوت بین مبلغ دفتری ١٠٠ و مبنای مالیاتی صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات معادل ١٠٠ است. بنابراین، واحد تجاری دارایی مالیات انتقالی به میزان ٢۵ (حاصلضرب ۱۰۰ در ٢۵%) شناسایی میکند، مشروط بر اینکه کسب سود مشمول مالیات کافی در دورههای آتی برای انتفاع از کاهش در پرداخت مالیات توسط واحد تجاری، محتمل باشد. |
- مثالهای زیر، نمونههایی از تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد داراییهای مالیات انتقالی میشود:
الف. هزینههای مزایای بازنشستگی ممکن است هنگام ارائه خدمت توسط کارکنان، برای تعیین سود حسابداری کسر شود، ولی در تعیین سود مشمول مالیات، هنگام پرداخت کمکها به صندوق توسط واحد تجاری یا هنگام پرداخت مزایای بازنشستگی توسط واحد تجاری، کاهنده سود مشمول مالیات میباشد. تفاوت بین مبلغ دفتری بدهی و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی است؛ مبنای مالیاتی بدهی معمولاً صفر است. هنگامی که کمکها یا مزایای بازنشستگی پرداخت میشود، منافع اقتصادی به شکل کاهش در سود مشمول مالیات، به واحد تجاری جریان مییابد و در نتیجه، این تفاوت موقتی کاهنده مالیات، منجر به دارایی مالیات انتقالی میشود؛
ب. برای تعیین سود حسابداری، مخارج تأسیس در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی میشود، اما در تعیین سود مشمول مالیات، ممکن است واحد تجاری تا دوره بعد مجاز به کاهش در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) نباشد. تفاوت بین مبنای مالیاتی مخارج تحقیق، یعنی مبلغی که مراجع مالیاتی آن را به عنوان کاهنده سود مشمول مالیات در دورههای آتی مجاز میدانند و مبلغ دفتری صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی میشود؛
پ. به جز در برخی موارد محدود، واحد تجاری داراییهای قابل تشخیص تحصیلشده و بدهیهای تقبلشده در ترکیب تجاری را به ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل شناسایی میکند. هنگامی که بدهی تقبلشده، در تاریخ تحصیل شناسایی میشود اما مخارج مربوط، سود مشمول مالیات دورههای بعد را کاهش میدهد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد میشود که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی میگردد. همچنین، هنگامی که ارزش منصفانه دارایی قابل تشخیص تحصیلشده کمتر از مبنای مالیاتی آن باشد، دارایی مالیات انتقالی ایجاد میشود. در هر دو حالت، دارایی مالیات انتقالی حاصل، سرقفلی را تحت تأثیر قرار میدهد (به بند ۶۶ مراجعه شود)؛ و
ت. ممکن است برخی داراییها به ارزش منصفانه به حساب منظور شوند، یا ممکن است تجدید ارزیابی شوند بدون اینکه برای مقاصد مالیاتی تعدیلی از این بابت انجام شود (به بند ۱۷ مراجعه شود). در صورتی که مبنای مالیاتی دارایی بیش از مبلغ دفتری آن باشد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد میشود.
- برگشت تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، منجر به کاهش در سود مشمول مالیات دورههای آتی میشود. با وجود این، منافع اقتصادی به شکل کاهش در پرداختهای مالیات، تنها در صورتی به واحد تجاری جریان مییابد که واحد تجاری سودهای مشمول مالیات کافی تحصیل کرده باشد تا بتوان تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات را با آن تهاتر کرد. بنابراین، واحد تجاری تنها هنگامی داراییهای مالیات انتقالی را شناسایی میکند که در مقابل تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل باشد.
- در صورتی در مقابل تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل است که تفاوتهای موقتی مشمول مالیات برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی به میزان کافی وجود داشته باشد و انتظار رود در یکی از دورههای زیر برگشت شود:
الف. در دورهای که انتظار میرود تفاوت موقتی کاهنده مالیات برگشت شود؛ یا
ب. در دورههایی که زیان مالیاتی ناشی از دارایی مالیات انتقالی، قابل انتقال به دورههای گذشته یا آینده باشد.
در چنین شرایطی، دارایی مالیات انتقالی در دورهای شناسایی میشود که تفاوتهای موقتی کاهنده ایجاد میگردد.
- در صورتی که برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، تفاوتهای موقتی مشمول مالیات به میزان کافی وجود نداشته باشد، دارایی مالیات انتقالی تا میزانی شناسایی میشود که:.
الف. این احتمال وجود داشته باشد که واحد تجاری در همان دورهای که تفاوت موقتی کاهنده مالیات برگشت میشود (یا در دورههایی که زیان مالیاتی حاصل از دارایی مالیات انتقالی، قابل انتقال به گذشته یا آینده میشود)، برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، از سود مشمول مالیات به میزان کافی برخوردار باشد. در ارزیابی اینکه واحد تجاری سود مشمول مالیات کافی در دورههای آتی خواهد داشت یا خیر، واحد تجاری مبالغ مشمول مالیات ناشی از تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات را که انتظار میرود در دورههای آتی ایجاد شود، نادیده میگیرد، زیرا دارایی مالیات انتقالی ناشی از این تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، خود به سود مشمول مالیات آتی نیاز دارد تا مورد استفاده قرار گیرد؛ یا
ب. فرصتهای برنامهریزی مالیات برای واحد تجاری وجود داشته باشد تا سود مشمول مالیات را در دورههای مناسب ایجاد کند.
- فرصتهای برنامهریزی مالیات، اقداماتی است که واحد تجاری به منظور ایجاد یا افزایش درآمد مشمول مالیات در دورهای خاص، قبل از انقضای انتقال زیان مالیاتی یا اعتبار مالیاتی به دورههای آتی، انجام میدهد. برای مثال، در برخی حوزههای مقرراتی، سود مشمول مالیات ممکن است به روشهای زیر ایجاد شود یا افزایش یابد:
الف. انتخاب روش پرداخت مالیات درآمد مالی بر مبنای درآمد مالی دریافتشده یا درآمد مالی دریافتنی؛
ب. انتقال ادعاهای مربوط به اقلام کاهنده سود مشمول مالیات به آینده؛
پ. فروش، و اجاره مجدد احتمالی، داراییهایی که افزایش بها داشتهاند اما مبنای مالیاتی آنها برای انعکاس این افزایش بها، تعدیل نشده است؛
ت. فروش دارایی که درآمد معاف از مالیات ایجاد میکند (مانند اوراق قرضه دولتی در برخی حوزههای مقرراتی) به منظور خرید سرمایهگذاری دیگری که درآمد مشمول مالیات ایجاد میکند.
در مواردی که فرصتهای برنامهریزی مالیات، موجب انتقال سود مشمول مالیات از دورههای آتی به دورههای نزدیکتر میشود، استفاده از زیان مالیاتی یا انتقال اعتبار مالیاتی به دورههای آتی، همچنان به وجود سود مشمول مالیات آتی ناشی از منابعی غیر از منابع ایجادکننده تفاوتهای موقتی آتی، بستگی دارد.
- در صورتی که واحد تجاری اخیراً سابقه زیان داشته باشد، رهنمودهای مندرج در بندهای ۳۲ و ۳۳ را در نظر میگیرد.
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی
- کمکهای بلاعوض دولت در مورد داراییهای استهلاکپذیر میتواند به عنوان تعهدات انتقالی به دورههای آتی شناسایی شود که تفاوت بین این تعهدات انتقالی و مبنای مالیاتی صفر آن، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است. با توجه به دلیل مندرج در بند ۲۱، دارایی مالیات انتقالی حاصل شناسایی نمیشود.
زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده
- ۳۱٫ دارایی مالیات انتقالی، بابت انتقال زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی، باید تا میزانی شناسایی شود که در مقابل زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل باشد.
- معیارهای شناخت داراییهای مالیات انتقالی که از انتقال زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی ناشی میشود، با معیارهای شناخت داراییهای مالیات انتقالی ناشی از تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات یکسان است. با وجود این، وجود زیانهای مالیاتی استفادهنشده، شواهد قوی از نبود سودهای مشمول مالیات آتی است. بنابراین، هنگامی که واحد تجاری اخیراً سابقه زیان داشته باشد، دارایی مالیات انتقالی ناشی از زیانهای مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده را تنها تا میزانی شناسایی میکند که تفاوتهای موقتی مشمول مالیات به اندازه کافی وجود داشته باشد یا شواهد متقاعدکننده دیگری مبنی بر در دسترس بودن آتی سود مشمول مالیات قابل استفاده در مقابل زیانهای مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، موجود باشد. در چنین شرایطی، طبق بند ۷۹، افشای مبلغ دارایی مالیات انتقالی و ماهیت شواهد پشتیبان شناخت آن، الزامی است.
- در ارزیابی احتمال وجود سود مشمول مالیات که زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده در مقابل آن قابل استفاده باشد، واحد تجاری معیارهای زیر را در نظر میگیرد:
الف. وجود تفاوتهای موقتی مشمول مالیات کافی برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، که منجر به ایجاد مبالغ مشمول مالیاتی شود که در مقابل آن، زیانهای استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، قابل استفاده باشد.
ب. وجود سود مشمول مالیات کافی در واحد تجاری قبل از انقضای زیانهای مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، محتمل باشد؛
پ. زیانهای مالیاتی استفادهنشده ناشی از دلایل قابل تشخیصی باشد که تکرار آن محتمل نباشد؛ و
ت. وجود فرصتهای برنامهریزی مالیات (به بند ۲۸ مراجعه شود)، بهگونهای که سود مشمول مالیات را در دورهای ایجاد کند که زیانهای مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، در آن دوره قابل استفاده باشد.
چنانچه در مقابل زیانهای مالیاتی یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده در آینده محتمل نباشد، دارایی مالیات انتقالی شناسایی نمیشود.
بررسی مجدد داراییهای مالیات انتقالی شناسایینشده
- واحد تجاری در پایان هر دوره گزارشگری، داراییهای مالیات انتقالی شناسایینشده را مجدداً بررسی میکند. واحد تجاری دارایی مالیات انتقالی که قبلاً شناسایی نشده است را تا میزانی شناسایی میکند که بازیافت دارایی مالیات انتقالی از محل سود مشمول مالیات آتی امکانپذیر باشد. برای مثال، بهبود شرایط تجاری، ممکن است این احتمال را که واحد تجاری بتواند به منظور احراز معیارهای شناخت مندرج در بندهای ۲۲ یا ۳۱، سود مشمول مالیات کافی در آینده ایجاد کند، افزایش دهد. مثال دیگر، هنگامی است که واحد تجاری داراییهای مالیات انتقالی را در تاریخ ترکیب تجاری یا پس از آن، مجدداً بررسی میکند (به بندهای ۶۷ و ۶۸ مراجعه شود).
سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها
- هرگاه مبلغ دفتری سرمایهگذاریها در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکتها (یعنی، سهم واحد تجاری اصلی یا سرمایهگذار از خالص داراییهای واحد تجاری فرعی، شعب و واحد تجاری وابسته یا سرمایهپذیر، شامل مبلغ دفتری سرقفلی) با مبنای مالیاتی سرمایهگذاری یا منافع (که اغلب بهای تمام شده است) تفاوت داشته باشد، تفاوتهای موقتی ایجاد میشود. این تفاوتها ممکن است در شرایط مختلفی ایجاد شود؛ برای مثال:
الف. وجود سودهای توزیعنشده واحدهای تجاری فرعی، شعب، واحدهای تجاری وابسته و مشارکتها؛
ب. تغییر در نرخ ارز، در صورتی که واحد تجاری اصلی و واحد تجاری فرعی آن در کشورهای مختلفی قرار دارند؛ و
پ. کاهش در مبلغ دفتری سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته تا سطح مبلغ قابل بازیافت آن.
در صورتی که واحد تجاری اصلی، در صورتهای مالی جداگانه خود، سرمایهگذاری را به بهای تمام شده یا مبلغ تجدید ارزیابی به حساب منظور نماید، تفاوت موقتی مربوط به آن سرمایهگذاری در صورتهای مالی تلفیقی ممکن است با تفاوت موقتی مربوط به آن سرمایهگذاری در صورتهای مالی جداگانه واحد تجاری اصلی، متفاوت باشد.
- ۳۶٫ واحد تجاری، برای تمام تفاوتهای موقتی مشمول مالیات مربوط به سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، به استثنای مواردی که هر دو شرط زیر را احراز میکند، باید بدهی مالیات انتقالی شناسایی نماید:
الف. واحد تجاری اصلی، سرمایهگذار یا شریک خاص یا مجری عملیات تحت کنترل مشترک، بتوانند زمانبندی برگشت تفاوت موقتی را کنترل کنند؛ و
ب. این احتمال وجود داشته باشد که تفاوت موقتی در آینده قابل پیشبینی برگشت نشود.
- ۳۷٫ از آنجا که واحد تجاری اصلی سیاست تقسیم سود واحد تجاری فرعی را کنترل میکند، توانایی کنترل زمانبندی برگشت تفاوتهای موقتی مربوط به سرمایهگذاری (نه تنها تفاوتهای موقتی ناشی از سودهای توزیعنشده، بلکه هرگونه تفاوت تسعیر ارز) را نیز دارد. افزون بر این، اغلب تعیین مبلغ مالیات بر درآمدی که هنگام برگشت تفاوت موقتی قابل پرداخت خواهد شد، غیرعملی است. بنابراین، هنگامی که واحد تجاری اصلی تصمیم بگیرد که این سودها در آینده قابل پیشبینی توزیع نشود، واحد تجاری اصلی بدهی مالیات انتقالی شناسایی نمیکند. برای سرمایهگذاری در شعب نیز همین ملاحظات کاربرد دارد.
- ۳۸٫ داراییها و بدهیهای غیرپولی واحد تجاری، به واحد پول عملیاتی آن اندازهگیری میشود (به استاندارد حسابداری ۱۶ آثار تغییر در نرخ ارز مراجعه شود). اگر سود مشمول مالیات یا زیان مالیاتی واحد تجاری (و در نتیجه، مبنای مالیاتی داراییها و بدهیهای غیرپولی آن) بر حسب واحد پول متفاوتی تعیین شود، تغییر در نرخ ارز، تفاوتهای موقتی ایجاد میکند که منجر به بدهی (موضوع بند ۲۲) یا دارایی مالیات انتقالی شناساییشده، میشود. این مالیات انتقالی ایجادشده، به بدهکار یا بستانکار سود یا زیان دوره منظور میشود (به بند ۵۷ مراجعه شود).
- ۳۹٫ سرمایهگذار در واحد تجاری وابسته، آن واحد تجاری را کنترل نمیکند و بطور معمول، در جایگاهی نیست که سیاست تقسیم سود را تعیین کند. بنابراین، در صورت نبود توافق برای توزیع نکردن سودهای واحد تجاری وابسته در آینده قابل پیشبینی، سرمایهگذار بدهی مالیات انتقالی حاصل از تفاوتهای موقتی مشمول مالیات مربوط به سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته را شناسایی میکند. در برخی موارد، سرمایهگذار ممکن است قادر به تعیین مبلغ مالیات قابل پرداخت در زمان بازیافت بهای تمام شده سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته نباشد، اما میتواند تعیین کند که مبلغ آن برابر یا بیشتر از مبلغ حداقلی باشد. در چنین مواردی، بدهی مالیات انتقالی به این مبلغ اندازهگیری میشود.
- توافق بین طرفهای مشارکت، بطور معمول توزیع سود را نیز شامل میشود و مشخص میکند که آیا تصمیمگیری درباره این مسائل، مستلزم اجماع تمام یا گروهی از طرفهای مشارکت است. هنگامی که شریک خاص یا مجری عملیات تحت کنترل مشترک، بتواند زمانبندی توزیع سهم خود از سود مشارکت را کنترل کند و توزیع سهم آن از سود در آینده قابل پیشبینی، محتمل نباشد، بدهی مالیات انتقالی شناسایی نمیشود.
- واحد تجاری، برای تمام تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات ناشی از سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، باید دارایی مالیات انتقالی را تنها به میزانی که هر دو مورد زیر محتمل باشد، شناسایی کند:
الف. تفاوتهای موقتی در آینده قابل پیشبینی برگشت خواهد شد؛ و
ب. در مقابل تفاوتهای موقتی، سود مشمول مالیات قابل استفاده وجود داشته باشد.
- برای تصمیمگیری درباره اینکه دارایی مالیات انتقالی، برای تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، شناسایی شود یا خیر، واحد تجاری رهنمود مندرج در بندهای ۲۶ تا ۲۹ را در نظر میگیرد.
اندازهگیری
- بدهیهای (داراییهای) مالیات جاری مربوط به دورههای جاری و گذشته، باید به مبلغی اندازهگیری شود که انتظار میرود با استفاده از نرخهای مالیاتی (و قوانین مالیاتی) لازمالاجرا تا پایان دوره گزارشگری، به مراجع مالیاتی پرداخت شود (یا از مراجع مالیاتی بازیافت شود).
- داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی باید به نرخهای مالیاتی قابل اعمال در دورهای که انتظار میرود دارایی بازیافت یا بدهی تسویه شود، اندازهگیری گردد، و این اندازهگیری مبتنی بر نرخهای مالیاتی (و قوانین مالیاتی) لازمالاجرا تا پایان دوره گزارشگری است.
- هنگامی که نرخهای متفاوت مالیات برای سطوح متفاوت درآمد مشمول مالیات اعمال میشود، داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی با استفاده از نرخ میانگینی اندازهگیری میشود که انتظار میرود برای سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههایی که انتظار میرود تفاوتهای موقتی برگشت شود، اعمال میگردد.
- اندازهگیری بدهیهای مالیات انتقالی و داراییهای مالیات انتقالی، باید بازتابی از آثار مالیاتی باشد که از شیوه مورد انتظار واحد تجاری، در پایان دوره گزارشگری، برای بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری داراییها و بدهیها پیروی میکند.
- در برخی حوزههای مقرراتی، شیوه واحد تجاری برای بازیافت (تسویه) مبلغ دفتری دارایی (بدهی)، میتواند بر یک یا هر دو مورد زیر تأثیر داشته باشد:
الف. نرخ قابل اعمال مالیات هنگامی که واحد تجاری مبلغ دفتری دارایی (بدهی) را بازیافت (تسویه) میکند؛ و
ب. مبنای مالیاتی دارایی (بدهی).
در چنین مواردی، واحد تجاری با استفاده از نرخ مالیاتی و مبنای مالیاتی که با شیوه مورد انتظار بازیافت یا تسویه سازگاری دارد، بدهیهای مالیات انتقالی و داراییهای مالیات انتقالی را اندازهگیری میکند.
مثال الف |
یک قلم از داراییهای ثابت مشهود، مبلغ دفتری معادل ١٠٠ و مبنای مالیاتی معادل ۶٠ دارد. در صورت فروش این قلم، نرخ مالیاتی قابل اعمال معادل ۲۰% میباشد و برای سایر درآمدها، نرخ مالیاتی معادل ٣٠% اعمال میشود.
در صورتی که واحد تجاری انتظار داشته باشد بدون استفاده بیشتر، این قلم را به فروش رساند، بدهی مالیات انتقالی معادل ٨ (حاصلضرب ۴۰ در نرخ ٢٠%) شناسایی میکند و در صورتی که انتظار داشته باشد این قلم را نگه دارد و مبلغ دفتری آن را از طریق استفاده بازیافت کند، بدهی مالیات انتقالی معادل ١٢ (حاصلضرب ۴٠ در نرخ ٣٠%)، شناسایی میکند. |
مثال ب | ||||||||||||||||||||||||||||
یک قلم از داراییهای ثابت مشهود به بهای تمام شده ١٠٠ و مبلغ دفتری ٨٠، به مبلغ ١۵٠ تجدید ارزیابی شده است. برای مقاصد مالیاتی، تعدیلی از این بابت انجام نمیشود. استهلاک انباشته برای مقاصد مالیاتی معادل ٣٠ و نرخ مالیات ٣٠% است. اگر این قلم به مبلغی بیش از بهای تمام شده به فروش برسد، استهلاک مالیاتی انباشته معادل ٣٠، در سود مشمول مالیات منظور میشود اما مازاد عایدات فروش بر بهای تمام شده، مشمول مالیات نخواهد بود.
مبنای مالیاتی این قلم ٧٠ است و تفاوت موقتی مشمول مالیات، معادل ٨٠ میباشد. اگر واحد تجاری انتظار داشته باشد که از طریق استفاده از این قلم، مبلغ دفتری آن را بازیافت کند باید سود مشمول مالیاتی معادل ١۵٠ ایجاد کند، اما تنها میتواند استهلاکی معادل ٧٠ را از آن کسر نماید. بر این اساس، بدهی مالیات انتقالی معادل ٢۴ (حاصلضرب ٨٠ در نرخ ٣٠%)، وجود دارد. اگر واحد تجاری انتظار داشته باشد که با فروش این قلم با عایداتی معادل ١۵٠، بلافاصله مبلغ دفتری دارایی را بازیافت کند، بدهی مالیات انتقالی به شرح زیر محاسبه میشود.
(یادداشت: طبق بند ۶۲، مالیات انتقالی اضافی که از تجدید ارزیابی بوجود میآید، در سایر اقلام سود و زیان جامع شناسایی میشود) |
- در صورتی که بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی، ناشی از دارایی استهلاکناپذیری باشد که با استفاده از مدل تجدید ارزیابی مندرج در استاندارد حسابداری ۱۱ اندازهگیری شده است، اندازهگیری بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیاتی انتقالی باید آثار مالیاتی بازیافت مبلغ دفتری دارایی استهلاکناپذیر از طریق فروش را، صرفنظر از مبنای اندازهگیری مبلغ دفتری دارایی، منعکس کند. بنابراین، در صورتی که قانون مالیات، نرخ مالیاتی قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از فروش دارایی را متفاوت از نرخ مالیاتی قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از استفاده دارایی تعیین کند، در اندازهگیری بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی مرتبط با دارایی استهلاکناپذیر، نرخ مالیاتی قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از فروش دارایی بکار میرود.
- بند ۴۸، در الزامات بکارگیری اصول مندرج در بندهای ۲۲ تا ۳۰ (تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات) و بندهای ۳۱ تا ۳۳ (زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده) این استاندارد هنگام شناخت و اندازهگیری داراییهای مالیات انتقالی، تغییر ایجاد نمیکند.
- در برخی حوزههای مقرراتی، در صورتی که تمام یا بخشی از سود خالص یا سود انباشته، به عنوان سود تقسیمشده به سهامداران واحد تجاری پرداخت شود، مالیات بر درآمد با نرخی بالاتر یا پایینتر قابل پرداخت خواهد بود. در برخی دیگر از حوزههای مقرراتی، در صورتی که تمام یا بخشی از سود خالص یا سود انباشته به عنوان سود تقسیمشده به سهامداران واحد تجاری پرداخت شود، ممکن است مالیات بر درآمد قابل استرداد یا قابل پرداخت باشد. در این شرایط، داراییها و بدهیهای مالیات جاری و انتقالی، با نرخ مالیات قابل اعمال بر سودهای تقسیمنشده، اندازهگیری میشود.
- در شرایط توصیفشده در بند ۵۰، آثار مالیاتی سود تقسیمشده هنگامی شناسایی میشود که برای پرداخت سود تقسیمشده، بدهی شناسایی شده باشد. آثار مالیاتی سود تقسیمشده، ارتباط مستقیمتری با معاملات یا رویدادهای گذشته در مقایسه با ستانده مالکان دارد. بنابراین، آثار مالیاتی سود تقسیمشده، همانگونه که در بند ۵۷ استاندارد مقرر شده است، در صورت سود و زیان شناسایی میشود مگر تا میزانی که آثار مالیاتی سود تقسیمشده، ناشی از شرایط توصیفشده در بند ۵۷(الف) و (ب) باشد.
مثالهای مربوط به بندهای ۵۰ و ۵۱
مثال زیر، در ارتباط با اندازهگیری داراییها و بدهیهای مالیات جاری و انتقالی واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی است که برای سودهای توزیعنشده، مالیات بر درآمد با نرخی (۵۰%) بالاتر از نرخ سودهای توزیعشده، قابل پرداخت است و دربردارنده مبلغی است که هنگام تقسیم سود، قابل استرداد میباشد. نرخ مالیات سود توزیعشده ٣۵% است. در پایان دوره گزارشگری، ٣١ دسامبر سال ١x٢٠، واحد تجاری بابت سودهای تقسیمشده پیشنهادی یا اعلامشده پس از دوره گزارشگری، بدهی شناسایی نمیکند. در نتیجه در سال ١x٢٠، سود تقسیمشده شناسایی نمیشود. سود مشمول مالیات در سال ١x٢٠، معادل ٠٠٠ر١٠٠ است. خالص تفاوت موقتی مشمول مالیات برای سال ١x٢٠، معادل ۰۰۰ر۴۰ است. واحد تجاری بدهی مالیات جاری و هزینه مالیات بر درآمد جاری را معادل ۰۰۰ر۵۰ شناسایی میکند. بابت مبلغی که در نتیجه سودهای تقسیمشده آتی، بطور بالقوه قابل بازیافت است، دارایی شناسایی نمیشود. همچنین، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی و هزینه مالیات انتقالی معادل ۰۰۰ر۲۰ (حاصلضرب ۰۰۰ر۴۰ در نرخ ۵٠%) شناسایی میکند که نشاندهنده مالیات بر درآمدی است که واحد تجاری هنگام بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری داراییها یا بدهیها، بر مبنای نرخ مالیات قابل اعمال بر سودهای توزیعنشده، پرداخت خواهد کرد. متعاقباً، در ١۵ مارس سال ٢x٢٠، واحد تجاری سود تقسیمشده معادل ٠٠٠/١٠ از سودهای عملیاتی گذشته را به عنوان بدهی شناسایی میکند. در ١۵ مارس سال ٢x٢٠، واحد تجاری بازیافت مالیات بر درآمد معادل ١۵٠٠ (١۵% سود تقسیمشده شناساییشده به عنوان بدهی) را به عنوان دارایی مالیات جاری و به عنوان کاهش در هزینه مالیات بر درآمد جاری سال ٢x٢٠ شناسایی میکند. |
- داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی، نباید تنزیل شوند.
- تعیین داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی بر مبنای تنزیلشده بهگونهای قابل اتکا، مستلزم برنامهریزی تفصیلی برای زمانبندی برگشت هر تفاوت موقتی است. در بسیاری از موارد، تهیه این برنامه زمانی، غیرعملی یا بسیار پیچیده است. بنابراین، الزامی کردن تنزیل داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی مناسب نیست. مجاز دانستن، نه ملزم کردن، تنزیل منجر به داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی میشود که بین واحدهای تجاری قابل مقایسه نمیباشد. بنابراین، این استاندارد تنزیل داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی را الزامی یا مجاز نمیداند.
- تفاوتهای موقتی با مراجعه به مبلغ دفتری دارایی یا بدهی تعیین میشود. این موضوع حتی مواقعی که مبلغ دفتری بر مبنای تنزیلشده تعیین شود، برای مثال، در مورد تعهدات مزایای بازنشستگی، کاربرد دارد (به استاندارد حسابداری ۳۳ مزایای بازنشستگی کارکنان مراجعه شود).
۵۵ در پایان هر دوره گزارشگری، مبلغ دفتری دارایی مالیات انتقالی باید بازنگری شود. واحد تجاری باید مبلغ دفتری دارایی مالیات انتقالی را به میزانی کاهش دهد که وجود سود مشمول مالیات کافی برای استفاده از مزایای تمام یا بخشی از آن دارایی مالیات انتقالی، دیگر محتمل نباشد. چنین کاهشی، باید در صورتی برگشت داده شود که وجود سود مشمول مالیات به میزان کافی، محتمل باشد.
شناخت مالیات جاری و انتقالی
۵۶ روش حسابداری آثار مالیات جاری و انتقالی معامله یا رویداد دیگر، با روش حسابداری همان معامله یا رویداد سازگار است. در بندهای ۵۷ تا ۶۸، این اصل بکار گرفته شده است.
اقلام شناساییشده در صورت سود و زیان
- مالیات جاری و انتقالی باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی و در صورت سود و زیان منعکس شود، به استثنای مالیاتی که از موارد زیر ناشی میشود:
الف. معامله یا رویدادی که در همان دوره یا دورهای دیگر، خارج از سود یا زیان دوره، در سایر اقلام سود و زیان جامع یا بطور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شده است (به بندهای ۶۰ تا ۶۴ مراجعه شود)؛ یا
ب. ترکیب تجاری (به بندهای ۶۷ تا ۶۸ مراجعه شود).
- بیشتر بدهیهای مالیات انتقالی و داراییهای مالیات انتقالی در مواقعی ایجاد میشود که درآمد یا هزینه، در سود حسابداری یک دوره منظور میشود، اما در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورهای دیگر لحاظ میگردد. مالیات انتقالی حاصل، در صورت سود و زیان شناسایی میشود. برای مثال هنگامی که:
الف. درآمد مالی، حق امتیاز یا سود تقسیمشده با تأخیر دریافت میشود و طبق استاندارد حسابداری ۳ درآمد عملیاتی، بر مبنای تسهیم زمانی در سود حسابداری منظور میگردد، اما بر مبنای نقدی در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) منظور میشود؛ و
ب. مخارج داراییهای نامشهودی که طبق استاندارد حسابداری ۱۷، به حساب دارایی منظور شده است و استهلاک آن در صورت سود و زیان منعکس میشود، اما برای مقاصد مالیاتی، در زمان تحمل کاهنده مالیات تلقی میگردد.
- مبلغ دفتری داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی ممکن است حتی در صورتی که تغییری در مبلغ تفاوتهای موقتی مربوط وجود نداشته باشد، تغییر کند. برای مثال، این وضعیت میتواند از موارد زیر ناشی شود:
الف. تغییر در نرخهای مالیاتی یا قوانین مالیاتی؛
ب. بررسی مجدد قابلیت بازیافت داراییهای مالیات انتقالی؛ یا
پ. تغییر در شیوه مورد انتظار بازیافت یک دارایی.
مالیات انتقالی حاصل، در صورت سود و زیان شناسایی میشود، به استثنای مالیات مربوط به اقلامی که قبلاً خارج از سود یا زیان دوره شناسایی شده است (به بند ۶۳ مراجعه شود).
اقلام شناساییشده خارج از صورت سود و زیان
- مالیات جاری و مالیات انتقالی در صورتی باید خارج از صورت سود و زیان شناسایی شود که مربوط به اقلامی باشد که در همان دوره یا دورهای دیگر، خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است. بنابراین، مالیات جاری و مالیات انتقالی مربوط به اقلامی که در همان دوره یا دورهای دیگر:
الف. در سایر اقلام سود و زیان جامع شناسایی شده است، باید در سایر اقلام سود و زیان جامع شناسایی شود (به بند ۶۱ مراجعه شود).
ب. بطور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شده است، باید بطور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شود (به بند۶٢ مراجعه شود).
- در استانداردهای حسابداری، شناسایی برخی اقلام در سایر اقلام سود و زیان جامع الزامی یا مجاز شده است. مثالهایی از این اقلام به شرح زیر است:
الف. تغییر در مبلغ دفتری ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود (به استاندارد حسابداری ۱۱ مراجعه شود).
ب. تفاوتهای مبادله ناشی از تسعیر صورتهای مالی عملیات خارجی (به استاندارد حسابداری ۱۶ مراجعه شود).
- در استانداردهای حسابداری، انعکاس مستقیم برخی اقلام در بستانکار یا بدهکار حقوق مالکانه، مجاز یا الزامی شده است. برای مثال، تعدیل مانده سود انباشته ابتدای دوره که از تغییر در یک رویه حسابداری که با تسری به گذشته بکار گرفته شده است یا از اصلاح اشتباه، ناشی میشود (به استاندارد حسابداری ۳۴ رویههای حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و اشتباهات مراجعه شود).
۶٣. در شرایط استثنایی، ممکن است تعیین مبلغ مالیات جاری یا انتقالی مربوط به اقلام شناساییشده خارج از صورت سود و زیان (در سایر اقلام سود و زیان جامع یا بطور مستقیم در حقوق مالکانه) مشکل باشد. برای مثال، چنین شرایطی ممکن است در موارد زیر ایجاد شود:
الف. نرخهای مالیات بر درآمد، پلکانی باشد و تعیین نرخی که مالیات جزء خاصی از سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) بر اساس آن محاسبه میشود، غیرممکن باشد.
ب. تغییر در نرخ مالیات یا مقررات مالیاتی، بر دارایی یا بدهی مالیات انتقالی (بطور کامل یا بخشی از آن) مربوط به یک قلم که قبلاً خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است، اثر بگذارد؛ یا
پ. واحد تجاری تعیین میکند که دارایی مالیات انتقالی باید شناسایی شود، یا نباید از این پس بطور کامل شناسایی گردد، و آن دارایی مالیات انتقالی (بطور کامل یا بخشی از آن) مربوط به قلمی باشد که قبلاً خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است.
در چنین مواردی، مالیات جاری و انتقالی مربوط به اقلام شناساییشده در خارج از صورت سود و زیان، به تخصیص معقول و متناسب مالیات جاری و انتقالی واحد تجاری در حوزه مقرراتی مورد نظر، یا روش دیگری که در چنین شرایطی به تخصیص مناسبتر میانجامد، بستگی دارد.
- طبق استاندارد حسابداری ۱۱، واحد تجاری باید هر سال مبلغی معادل تفاوت بین استهلاک دارایی تجدید ارزیابی شده و استهلاک بر مبنای بهای تمام شده آن را از مازاد تجدید ارزیابی به سود انباشته منتقل کند. این مبلغ پس از کسر هرگونه مالیات انتقالی خواهد بود. برای انتقالات مربوط به واگذاری داراییهای ثابت مشهود نیز شیوه عمل مشابه است.
- هنگامی که واحد تجاری به سهامداران خود سود سهام میپردازد، ممکن است ملزم به پرداخت بخشی از سود تقسیمشده از طرف سهامداران به مراجع مالیاتی باشد. در بسیاری از حوزههای مقرراتی، این مبلغ مالیات تکلیفی نامیده میشود. اینگونه مبالغ پرداختی یا پرداختنی به مراجع مالیاتی، به عنوان بخشی از سود تقسیمشده، به بدهکار حقوق مالکانه منظور میگردد.
مالیات انتقالی ناشی از ترکیب تجاری
- همانطور که در بندهای ۱۶ و ۲۴(پ) تشریح شد، تفاوتهای موقتی ممکن است در ترکیب تجاری ایجاد شود. واحد تجاری هرگونه دارایی مالیات انتقالی (به شرط احراز معیارهای شناخت مندرج در بند ٢۲) یا بدهی مالیات انتقالی حاصل را به عنوان داراییها و بدهیهای قابل تشخیص در تاریخ تحصیل شناسایی میکند. بنابراین، این داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی، سرقفلی یا سود حاصل از خرید زیر قیمت را تحت تأثیر قرار میدهد. با این وجود، طبق بند ۱۲(الف)، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی ناشی از شناخت اولیه سرقفلی را شناسایی نمیکند.
۶٧. در نتیجه ترکیب تجاری، احتمال بازیافت دارایی مالیات انتقالی پیش از تحصیل واحد تحصیلکننده میتواند تغییر کند. واحد تحصیلکننده ممکن است بازیافت دارایی مالیات انتقالی خود را که قبل از ترکیب تجاری شناسایی نشده است، محتمل بداند. برای مثال، ممکن است واحد تحصیلکننده بتواند از مزایای زیانهای مالیاتی استفادهنشده، در مقابل سود مشمول مالیات آتی واحد تحصیلشده، استفاده کند. همچنین، در نتیجه ترکیب تجاری ممکن است دیگر این احتمال وجود نداشته باشد که سود مشمول مالیات آتی، امکان بازیافت دارایی مالیاتی انتقالی را فراهم کند. در چنین مواردی، واحد تحصیلکننده، تغییر در دارایی مالیات انتقالی را در دوره ترکیب تجاری شناسایی میکند، اما آن را به عنوان بخشی از حسابداری ترکیب تجاری در نظر نمیگیرد. بنابراین، واحد تحصیلکننده، برای اندازهگیری سرقفلی یا سود خرید زیر قیمت شناساییشده در ترکیب تجاری، دارایی مالیات انتقالی را به حساب نمیگیرد.
۶٨. ممکن است مزایای بالقوه انتقال زیان واحد تحصیلشده به دورههای آتی یا داراییهای مالیات انتقالی دیگر، معیارهای شناخت جداگانه را هنگام به حساب منظور کردن اولیه ترکیب تجاری، احراز نکند اما ممکن است در آینده بازیافت شود. واحد تجاری باید مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده را که پس از ترکیب تجاری بازیافت میشود، به شرح زیر شناسایی کند:
الف. مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده و شناساییشده در دوره اندازهگیری، که از اطلاعات جدید درباره واقعیتها و شرایط موجود در تاریخ تحصیل ناشی میشود، باید برای کاهش مبلغ دفتری هرگونه سرقفلی مربوط به تحصیل بکار رود. اگر مبلغ دفتری سرقفلی صفر باشد، هرگونه مزایای مالیات انتقالی باقیمانده باید در صورت سود و زیان شناسایی شود.
ب. سایر مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده که بازیافت میشود، باید در صورت سود و زیان (یا در صورت الزام این استاندارد، خارج از صورت سود و زیان) شناسایی شود.
تهاتر
- واحد تجاری باید داراییهای مالیات جاری و بدهیهای مالیات جاری را تنها در صورتی تهاتر کند که:
الف. حق قانونی برای تهاتر مبالغ شناساییشده داشته باشد؛ و
ب. قصد تسویه بر مبنای خالص، یا بازیافت و تسویه همزمان دارایی و بدهی را داشته باشد.
- با وجود اینکه داراییها و بدهیهای مالیات جاری، جداگانه شناسایی و اندازهگیری میشوند، اما در برخی موارد ممکن است در صورت وضعیت مالی تهاتر شوند. واحد تجاری، بطور معمول، در صورتی از حق قانونی برای تهاتر دارایی مالیات جاری با بدهی مالیات جاری برخوردار است که مربوط به مالیات بر درآمد وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی باشد و مرجع مالیاتی اجازه دهد واحد تجاری پرداخت یا دریافت مالیات را به صورت خالص و یکجا انجام دهد.
- در صورتهای مالی تلفیقی، تنها در صورتی دارایی مالیات جاری یک واحد تجاری در گروه با بدهی مالیات جاری واحد تجاری دیگر در گروه تهاتر میشود که واحدهای تجاری مورد نظر، حق قانونی برای دریافت یا پرداخت یکجای مبلغ خالص را داشته باشند و قصد آنها این باشد که مبلغ خالص مزبور را پرداخت یا دریافت کنند یا دارایی و بدهی را همزمان بازیافت و تسویه نمایند.
- واحد تجاری تنها در صورتی باید داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی را تهاتر کند که:
الف. حق قانونی برای تهاتر داراییهای مالیات جاری با بدهیهای مالیات جاری داشته باشد؛ و
ب. داراییهای مالیات انتقالی و بدهیهای مالیات انتقالی، مربوط به مالیات بر درآمد وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی، برای هر یک از موارد زیر باشد:
١. همان واحد تجاری مشمول مالیات؛ یا
٢. واحدهای تجاری مشمول مالیات متفاوت که قصد دارند در هر یک از دورههای آتی که انتظار میرود مبالغ بااهمیت بدهیها یا داراییهای مالیات انتقالی بازیافت یا تسویه شود، بدهیها و داراییهای مالیات جاری را بر مبنای خالص تسویه کنند، یا بازیافت داراییها و تسویه بدهیها را همزمان انجام دهند.
- برای اجتناب از نیاز به برنامه تفصیلی زمانبندی برگشت هر تفاوت موقتی، این استاندارد واحد تجاری را ملزم میکند تنها در صورتی دارایی مالیات انتقالی را با بدهی مالیات انتقالی واحد تجاری مشمول مالیات تهاتر کند که مربوط به مالیات وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی باشند و واحد تجاری حق قانونی برای تهاتر داراییها و بدهیهای مالیات جاری داشته باشد.
هزینه مالیات
هزینه (درآمد) مالیات مربوط به سود یا زیان دوره که ناشی از فعالیتهای عادی است
- هزینه (درآمد) مالیات مربوط به سود یا زیان فعالیتهای عادی، باید به عنوان بخشی از سود یا زیان دوره در صورت سود و زیان ارائه شود.
تفاوتهای مبادله مربوط به بدهیها یا داراییهای مالیات انتقالی عملیات خارجی
- استاندارد حسابداری ۱۶، مقرر میکند که برخی تفاوتهای مبادله، به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود اما تعیین نمیکند که این تفاوتها در چه مواقعی باید در صورت سود و زیان جامع ارائه شود. بر این اساس، در مواردی که تفاوتهای مبادله مربوط به بدهیها یا داراییهای مالیات انتقالی عملیات خارجی در صورت سود و زیان جامع شناسایی میشود، چنین تفاوتهایی ممکن است به عنوان هزینه (درآمد) مالیات انتقالی طبقهبندی شود مشروط بر اینکه این شیوه ارائه برای استفادهکنندگان صورتهای مالی مفیدترین شیوه ارائه باشد.
افشا
- اجزای عمده هزینه (درآمد) مالیات، باید جداگانه افشا شود.
- اجزای هزینه (درآمد) مالیات، میتواند شامل موارد زیر باشد:
الف. هزینه (درآمد) مالیات جاری؛
ب. هرگونه تعدیل شناساییشده طی دوره بابت مالیات جاری دورههای قبل؛
پ. مبلغ هزینه (درآمد) مالیات انتقالی مربوط به ایجاد و برگشت تفاوتهای موقتی؛
ت. مبلغ هزینه (درآمد) مالیات انتقالی مربوط به تغییر در نرخهای مالیات یا وضع مالیاتهای جدید؛
ث. مبلغ مزایای ناشی از زیان مالیاتی شناسایینشده قبلی، اعتبار مالیاتی یا تفاوتهای موقتی شناسایینشده دوره پیشین که برای کاهش هزینه مالیات جاری استفاده میشود؛
ج. مبلغ مزایای ناشی از زیان مالیاتی شناسایینشده قبلی، اعتبار مالیاتی یا تفاوتهای موقتی شناسایینشده دوره پیشین که برای کاهش هزینه مالیات انتقالی استفاده میشود؛
چ. هزینه مالیات انتقالی ناشی از کاهش، یا برگشت کاهش قبلی، دارایی مالیات انتقالی طبق بند ۵۵؛ و
ح. مبلغ هزینه (درآمد) مالیات مربوط به آن دسته از تغییر در رویههای حسابداری و اشتباهات که طبق استاندارد حسابداری ۳۴، به دلیل اینکه نمیتوان آنها را با تسری به گذشته به حساب منظور کرد، در صورت سود و زیان لحاظ میشوند.
- موارد زیر نیز باید جداگانه افشا شود:
الف. مجموع مالیات جاری و انتقالی مربوط به اقلامی که بطور مستقیم به بدهکار یا بستانکار حقوق مالکانه منظور شدهاند (به بند ۶۲ مراجعه شود) ؛
ب. مبلغ مالیات بر درآمد مربوط به هر یک از اجزای سایر اقلام سود و زیان جامع (به بند ۶۱ و استاندارد حسابداری ١ (تجدیدنظرشده در سال ۱۳۹۶ مراجعه شود).
پ. توضیح ارتباط بین هزینه (درآمد) مالیات و سود حسابداری به یک یا هر دو شکل زیر:
١. صورت تطبیق عددی بین هزینه (درآمد) مالیات و حاصل ضرب سود حسابداری در نرخ(های) مالیات قابل اعمال، و نیز افشای مبنای نرخ(های) مالیات قابل اعمال؛ یا
٢. صورت تطبیق عددی بین میانگین نرخ مؤثر مالیات و نرخ مالیات قابل اعمال، و نیز افشای مبنای نرخ مالیات قابل اعمال؛
ت. توضیح تغییر در نرخ(های) مالیات قابل اعمال در مقایسه با دوره حسابداری قبل؛
ث. مبلغ (و تاریخ انقضا، درصورت وجود) تفاوتهای موقتی کاهنده مالیات، زیانهای مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده که در صورت وضعیت مالی، برای آنها دارایی مالیات انتقالی شناسایی نمیشود؛
ج. جمع مبلغ تفاوتهای موقتی مربوط به سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، که برای آنها بدهیهای مالیات انتقالی شناسایی نشده است (به بند ۳۶ مراجعه شود)؛
چ. در ارتباط با هر نوع تفاوت موقتی، و در ارتباط با هر نوع زیان مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده:
١. مبلغ داراییها و بدهیهای مالیات انتقالی شناساییشده در صورت وضعیت مالی برای هر دوره ارائهشده؛
٢. مبلغ درآمد یا هزینه مالیات انتقالی شناساییشده در صورت سود و زیان، در صورتی که این مبلغ، از تغییر در مبالغ شناساییشده در صورت وضعیت مالی، قابل تشخیص نباشد؛
ح. در ارتباط با عملیات متوقفشده، هزینه مالیات مربوط به:
١. سود یا زیان توقف؛ و
٢. سود یا زیان حاصل از فعالیتهای عادی عملیات متوقفشده طی دوره، همراه با مبالغ متناظر برای هر یک از دورههای گذشته که ارائه شده است.
خ. مبلغ آثار مالیات بر درآمد سود تقسیمشده به سهامداران واحد تجاری که پیش از تأیید صورتهای مالی برای انتشار، پیشنهاد یا اعلام شده است اما به عنوان بدهی در صورتهای مالی شناسایی نشده است.
د. اگر ترکیب تجاری که واحد تجاری در آن واحد تحصیلکننده است، موجب تغییر در مبلغ دارایی مالیات انتقالی شناساییشده پیش از تحصیل شود (به بند ۶٧ مراجعه شود)، مبلغ آن تغییر؛ و
ذ. اگر مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده در ترکیب تجاری در تاریخ تحصیل شناسایی نشده باشد اما پس از تاریخ تحصیل شناسایی شود (به بند ۶٨ مراجعه شود)، توصیف رویداد یا تغییر در شرایطی که موجب شناسایی مزایای مالیات انتقالی شده است.
- واحد تجاری مبلغ دارایی مالیات انتقالی و ماهیت شواهد پشتیبان شناسایی آن را باید در صورتی افشا کند که:
الف. استفاده از دارایی مالیات انتقالی، به مازاد سودهای مشمول مالیات آتی بر سودهای ناشی از برگشت تفاوتهای موقتی مشمول مالیات موجود، بستگی داشته باشد؛ و
ب. واحد تجاری در دوره جاری یا قبلی، در حوزه مقرراتی که دارایی مالیات انتقالی به آن مربوط است، متحمل زیان شده باشد.
- در شرایط توصیفشده در بند ۵۰، واحد تجاری باید ماهیت آثار بالقوه مالیات بر درآمد را که از پرداخت سودهای تقسیمشده به سهامداران ناشی میشود، افشا کند. افزون بر این، واحد تجاری باید مبالغ آثار بالقوه مالیات بر درآمد را که در عمل قابل تعیین است و وجود آثار بالقوه مالیات بر درآمدی که در عمل قابل تعیین نیست را افشا کند.
- الزامات افشای مندرج در بند ۷۸(پ)، استفادهکنندگان صورتهای مالی را در درک اینکه ارتباط بین هزینه (درآمد) مالیات و سود حسابداری غیرعادی است یا خیر و به درک عوامل مهم اثرگذار بر این ارتباط در آینده، کمک میکند. ارتباط بین هزینه (درآمد) مالیات و سود حسابداری ممکن است از عواملی مانند درآمد معاف از مالیات، هزینههایی که در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) کاهنده مالیات نمیباشند، اثر زیانهای مالیاتی و اثر نرخهای مالیات عملیات خارجی، تأثیر پذیرد.
۸۲ برای توضیح ارتباط بین هزینه (درآمد) مالیات و سود حسابداری، واحد تجاری از نرخ مالیات قابل اعمالی استفاده مینماید که معنیدارترین اطلاعات را برای استفادهکنندگان صورتهای مالی فراهم کند. اغلب، معنیدارترین نرخ، نرخ مالیات داخلی در کشوری است که واحد تجاری در آن مستقر است، که مجموع نرخ مالیات اعمالشده برای مالیاتهای ملی با نرخهای اعمالشده برای مالیاتهای محلی میباشد، که این نرخها اساساً بر مبنای سطح مشابهی از سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) محاسبه میشوند. با این وجود، برای واحد تجاری که در چندین حوزه مقرراتی فعالیت میکند، ممکن است تجمیع تطبیقهای جداگانه تهیهشده با استفاده از نرخ داخلی در هر حوزه مقرراتی، معنیدارتر باشد. مثال زیر نشان میدهد که چگونه انتخاب نرخ مالیاتی قابل اعمال، بر ارائه صورت تطبیق عددی اثر میگذارد.
مثال مربوط به بند ۸۲ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
درسال ٢x١۳، سود حسابداری واحد تجاری، در حوزه مقرراتی خود (کشور الف)، معادل ۵٠٠ر١ (در سال ۱×۱۳: ٠٠٠ر٢) و در کشور ب، معادل ۵٠٠ر١ (در سال ۱×۱۳: ۵۰۰)، است. نرخ مالیات درکشور الف ٣٠% و در کشور ب ٢٠% است. در کشور الف، هزینههایی معادل ١٠٠ (در سال ١x١٩: ٢٠٠) برای مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات نمیباشد.
در ادامه، یک نمونه صورت تطبیق با نرخ مالیات داخلی ارائه شده است:
در ادامه، نمونهای از یک صورت تطبیق ارائه میشود که از طریق تجمیع تطبیقهای جداگانه هر حوزه مقرراتی ملی، تهیه شده است. در این روش، اثر تفاوت بین نرخ مالیات داخلی واحد تجاری و نرخ مالیات داخلی در سایر حوزههای مقرراتی، به عنوان قلمی مجزا در صورت تطبیق، ظاهر نمیشود. طبق الزام بند ٨١(ت)، به منظور توضیح تغییر در نرخ(های) قابل اعمال مالیات، ممکن است لازم باشد که واحد تجاری، تأثیر تغییر بااهمیت در نرخهای مالیات، یا ترکیب سودهای کسبشده در حوزههای مقرراتی مختلف را بیان کند.
|
۸۳ میانگین نرخ مؤثر مالیات برابر است با هزینه (درآمد) مالیات تقسیم بر سود حسابداری.
- اغلب محاسبه مبلغ بدهیهای مالیات انتقالی شناسایینشده ناشی از سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکتها، غیرعملی است (به بند ۳۶ مراجعه شود). بنابراین، این استاندارد واحد تجاری را ملزم به افشای مجموع مبلغ تفاوتهای موقتی اساسی میکند اما افشای بدهیهای مالیات انتقالی را الزامی نمیکند. با این وجود، به واحدهای تجاری در مواردی که عملی باشد، توصیه میشود مبلغ بدهیهای مالیات انتقالی شناسایینشده را افشا کنند زیرا ممکن است استفادهکنندگان صورتهای مالی، چنین اطلاعاتی را مفید بدانند.
۸۵٫٫ بند ۸۰ واحد تجاری را ملزم میکند ماهیت آثار بالقوه مالیاتی را که از پرداخت سود تقسیمشده به سهامداران ایجاد میشود، افشا کند. واحد تجاری ویژگیهای مهم سیستمهای مالیات بر درآمد و عواملی که مبلغ آثار مالیاتی بالقوه سود تقسیمشده را تحت تأثیر قرار میدهد،افشا میکند.
۸۶٫٫ برخی مواقع، محاسبه کل مبلغ آثار بالقوه مالیاتی ناشی از پرداخت سود تقسیمشده به سهامداران، غیرعملی است. این مورد، برای مثال، زمانی وجود دارد که واحد تجاری تعداد زیادی واحد تجاری فرعی خارجی دارد. با این وجود، حتی در چنین شرایطی، بخشهایی از مبلغ کل، ممکن است به سادگی قابل تعیین باشد. برای مثال، در گروه تلفیقی، ممکن است واحد تجاری اصلی و برخی واحدهای تجاری فرعی آن، مالیات بر درآمد سود تقسیم نشده را با نرخهایی بالاتر پرداخت کرده باشند و از مبلغی که در پرداخت سودهای تقسیمشده آتی به سهامداران از محل سود انباشته تلفیقی استرداد میشود، مطلع باشند. در این حالت، مبلغ قابل استرداد افشا میشود. واحد تجاری، در صورتی که عملی باشد، وجود آثار بالقوه مالیاتی دیگری که تعیین آن غیرعملی است را افشا میکند. در صورتهای مالی جداگانه واحد تجاری اصلی، در صورت وجود، افشای هرگونه آثار مالیاتی بالقوه، به سود انباشته واحد تجاری اصلی مربوط است.
- واحد تجاری که ملزم به ارائه افشاهای مندرج در بند ۸۰ است، ممکن است ملزم به ارائه افشاهای مربوط به تفاوتهای موقتی مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکتها نیز باشد. در چنین مواردی، واحد تجاری این موضوع را در تعیین اطلاعاتی که طبق بند ۸۰ افشا میشود، در نظر میگیرد. برای مثال، واحد تجاری ممکن است ملزم به افشای کل مبلغ تفاوتهای موقتی مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی شود که برای آن، بدهیهای مالیات انتقالی شناسایی نشده است (به بند ۷۸(ج) مراجعه شود). اگر محاسبه مبالغ بدهیهای مالیات انتقالی شناسایینشده غیرعملی باشد (به بند ۸۴ مراجعه شود)، ممکن است در ارتباط با این واحدهای تجاری فرعی، مبالغ آثار بالقوه مالیاتی سود تقسیمشده که تعیین آن عملی نیست، وجود داشته باشد.
٨٨. واحد تجاری هرگونه بدهی احتمالی یا دارایی احتمالی مربوط به مالیات را طبق استاندارد حسابداری ۴ ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی افشا میکند. برای مثال، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی ممکن است از اختلافات حلنشده با مراجع مالیاتی ناشی شود. همچنین، در مواردی که تغییر در نرخهای مالیاتی یا قوانین مالیاتی، پس از دوره گزارشگری تصویب یا اعلام شود، واحد تجاری هرگونه اثر بااهمیت این تغییرات بر داراییها و بدهیهای مالیات جاری و انتقالی را افشامبکند.
اخبار مجامع حرفه ای اقتصادی
سود بانکی باید ۱۲ درصد میشد
رئیس کل اسبق بانک مرکزی با برشمردن ۳ خطای بانک مرکزی در جریان کاهش نرخ سود بانکی گفت: با تعیین نرخ سود ۱۵ درصد ترازنامه بانک ها در سال ۹۶ هم منفی خواهد شد.
به گزارش تسنیم؛ طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه فعالیت بانکداری بدون ربا از موضوعات تاکید شده در قانون اساسی است، اقدام بانک مرکزی در تعیین نرخ سود ۱۵ درصد برای سپرده ها را خطایی خسارت زا دانست و گفت: طبق قانون، سودی که به سپرده ها پرداخت می شود باید کمتر از عایدی بانک ها از این منابع باشد اما همین نرخ ۱۵ درصد با توجه به تورم و شرایط دیگر بیشتر از سودی است که بانک ها کسب می کنند.
مظاهری افزود: در شرایط فعلی، بانک ها از بازار سود ۱۵ درصد به دست نمی آورند و اگر طبق ضوابط این رقم را پرداخت کنند، ترازنامه آنها منفی می شود و این بزرگترین خسارتی است که به نظام بانکداری وارد می شود.
وزیر اسبق امور اقتصاد و دارایی با بیان اینکه سود سپرده ها در اصل باید بر عهده بانک ها و بر اساس سودی که از منابع کسب می کنند، گذاشته شود، افزود: بانک مرکزی چنانچه تصمیم به تعیین نرخ سود سپرده ها می گیرد، می بایست عددی می گذاشت که بانک ها آن را طبق ضوابط به دست آورند، اما رقم فعلی از سودی که بانک ها کسب می کنند بیشتر است و آنها باید چیزی هم روی عایدی های قانونی خود بگذارند و به سپرده گذاران بدهند.
مظاهری تصریح کرد با تعیین نرخ سود ۱۵ درصد ترازنامه بانک ها در سال ۹۶ هم منفی خواهد شد.
این اقتصاددان خطای دیگر شورای پول و اعتبار در این زمینه را تعیین مهلت ۱۱ یا ۱۲ روزه برای کاهش نرخ سود عنوان کرد و گفت: تعیین این مهلت باعث شد بانک ها حتی در روزهای تعطیل هم باز باشند و با راهکارهایی این قانون را خنثی کنند. بسیاری از بانک ها برای اینکه منابع را از دست ندهند و مردم پولشان را خارج نکنند، راهی برای بدل زدن انتخاب کردند.
مظاهری ادامه داد: سومین اشکال، تشدید شائبه ربوی بودن سودهاست. بانک ها برای پرداخت این سود روش های پرداخت را طوری انجام می دهند که شائبه ربوی بودن تشدید می شود و این درحالی است که هنوز هم مراجع دینی ما در ربوی بودن روش های بانکداری فعلی اشکال می بینند.
رئیس اسبق بانک مرکزی تصریح کرد: وقتی یک بانک در شرایط تورمیِ ۱۰ درصد مجبور است سود ۱۵ درصدی بدهد، ناچار است با روش های عجیب و غریب از تسهیلات گیرندگان پول بگیرد.
مظاهری موثر بودن کاهش نرخ سود سپرده ها در رونق اقتصادی و سرازیر شدن سرمایه های مردم به بازار تولید و اشتغال را زیر سوال برد و گفت: اگر بانک مرکزی دنبال این است که با این کار انگیزه مردم برای سرمایه گذاری در کسب و کار و تولید افزایش یابد، بازهم رقم ۱۵ درصد بیشتر از آن است که این انگیزه را ایجاد کند.
او افزود: سود ۱۵ درصدِ بدون ریسک، بدون زحمت و نقد شونده به مراتب جذابتر از سود سرمایه گذاری در تولید است و بانک مرکزی بایستی در سیاستگذاری های خود تجدیدنظر کند.
مظاهری تصریح کرد: اگر نظارت جدی نباشد، همین رقم نیز اجرا نخواهد شد و بانک های خوبی که مدیران منظم و منضبط دارند متضرر شده و بانک های بد با عملکرد ناسالم منتفع می شوند.
رئیس اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه با همه این احوال، سود ۱۲ درصد مناسب تر است، گفت: واقعیت این است که مردم می بینند در شرایط فعلی سود ۳۰ درصد از بازار خصوصی در نمی آید و طبیعتا به این سود بدون مالیات و مطمئن روی می آورند.
مظاهری در پایان سخنانش انتشار اوراق خزانه را یکی دیگر از صدمات جدی بانکداری عنوان کرد و گفت: این اقدام غیر از اینکه به سیاست های پولی صدمه جدی زد و حتی مسئولان و وزیر وقت در حد مقدور آن را مطرح کردند، باعث شد در محاسبات ملی این تصورِ اشتباه ایجاد شود که فعالیت های واسطه گری پولی و مالی ۳۰ تا ۳۵ درصد رشد کرده و بدتر اینکه آن را به حساب رشد تولید ناخالص ملی گذاشتند.
مظاهری گفت: با همه خسارت هایی که انتشار اوراق خزانه داشت، باعث شد آقای روحانی بگوید رشد تولید ناخالص ما در ۳ ماهه نخست سال ۹۶ از ۳ درصد به ۷ درصد افزایش یافته است و این درحالی بود که بخش بزرگی از این سود بخاطر صدور این اوراق بود.
اخبار امور مالیاتی
نحوه صدور صورتحساب و تکالیف ماده ۱۶۹ شهرداری ها
دفترفنی و حسابرسی سازمان امورمالیاتی ، نحوه صدور صورتحساب و تکالیف ماده ۱۶۹ شهرداری ها را اعلام کرد.